نشست فرهنگی- تبیینی« مسلمانان دنیاپرست» روز سه شنبه تاریخ 1404/4/3 در نمایندگی جامعة المصطفی افغانستان با حضور اساتید و کارمندان نمایندگی و ارائه آقای سیدمحمدتقی موسوی برگزار گردید.
ایشان در ابتدای سخنان خویش با بیان حدیثی از امام حسین (ع) گفتند: «وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي مَسِيرِهِ إِلَى كَرْبَلاَءَ : إِنَّ هَذِهِ اَلدُّنْيَا قَدْ تَغَيَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ اَلْإِنَاءِ وَ خَسِيسُ عَيْشٍ كَالْمَرْعَى اَلْوَبِيلِ أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلْحَقَّ لاَ يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ اَلْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اَللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ لاَ اَلْحَيَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِينَ إِلاَّ بَرَماً إِنَّ اَلنَّاسَ عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُونَ؛ امام حسين عليه السّلام هنگامى كه رهسپار كربلا بودند فرمود:به راستى،دنيا تغيير چهره داده و ناشناخته گشته و نيكى آن در حال نابودى است و از آن جز رطوبتى كه در ته ظرفى مانده و جز زندگى وبال آور،همچون چرا گاهى كه جز گياه بيمارىزا و بىمصرف چيزى در آن نمىرويد،باقى نمانده است. آيا نمىبينيد كه به حقّ عمل نمىشود و از باطل دست برنمىدارند؟!به طورى كه مؤمن حق دارد كه به مرگ و ديدار خدا مشتاق باشد.به راستى،من چنين مرگى را جز سعادت ندانم و زندگى در كنار ظالمان را جز هلاكت نخوانم!همانا مردم دنياپرستند و دين از سر زبان آنها فراتر نرود و دين را تا آنجا كه زندگىشان را رو به راه سازد بچرخانند و چون در بوتۀ آزمايش گرفتار شوند دينداران اندك گردند».
ایشان در توضیح این حدیث گفتند: امام حسین(ع) می فرماید که جهان امروز تغییر کرده، شکل و ظاهر خود را از دست داده و ارزشهایش به سمت زوال رفته است. ایشان دنیا را مثل ظرفی میبیند که تنها چند قطره آب در آن باقی مانده، یعنی زمانی که ارزشها و خوبیها از دنیا رخت بر بستهاند. زندگی در اینجا، بیارزش و کمثمر است، مانند علفهای خشک و بیروح. امام حسین(ع) هشدار میدهد که حق و حقیقت کمتر عمل میشود و در مقابل، باطل و فساد رشد یافته است، و مردم بیشتر به دنبال لذات و منافع زودگذر هستند، بدون توجه به حقیقت و ارزشهای معنوی. ایشان از مؤمنان میخواهد که آرزو کنند در راه ملاقات با خدا، حقانیت و یقین داشته باشند، زیرا مرگ را سعادت و راحتی میداند، و زندگی با ظلم و ستمگران را بار سنگین. امام در پایان، تأکید میکند که مردم بیشتر در زندانی اسیر دنیای فانی هستند و دین، تنها زبانی است که بر زبانها جاری میشود، اما در عمل، ارزش واقعی ندارد. انسانها در طول زندگانی، غرق در منافع دنیوی هستند و هنگام سختیها و آزمایشها، ارزشهایشان مشخص میشود؛ در این زمان، عیار و میزان حق و باطل معلوم میشود.