نشست فرهنگی- تبیینی با عنوان« وصیت نامه لقمان حکیم» روز چهارشنبه تاریخ 1403/8/9 در نمایندگی جامعة المصطفی افغانستان با حضور اساتید و کارمندان نمایندگی و ارائه آقای سیدهادی صادقی نژاد برگزار گردید.
ایشان در ابتدای سخنان خویش با قرائت حدیثی از امام صادق(ع) گفتند: قال الصادق (ع) فی وصیة لقمان لابنه: «کانَ فیها الاْعاجیبُ وَ کانَ اَعْجَبُ ما کانَ فیها اَنْ قالَ لاِبْنِه: خَفِ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ خیفَهً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّالثَّقَلَیْنِ لَعَذَّبَکَ، وَارْجُ اللّهَ رَجاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَیْنِ لَرَحِمَکَ. ثُمَّ قالَ ابُوعَبْدِاللّهِ علیه السلام: کانَ اَبی یَقُولُ: اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ اِلّاَ وَفی قَلْبِه نُورانِ نُورُ خیفَهٍ وَ نُورُ رَجاءٍ، لَوْ وُزِنَ هذا لَمْ یَزِدْ عَلی هذا وَ لَوْ وُزِنَ هذا لَمْ یَزِدْ عَلی هذا». این حدیث سخنی است از امام صادق (ع) در مورد وصیتنامۀ لقمان حکیم به فرزندش. حضرت در این حدیث میفرمایند: در وصیت لقمان به فرزندش چیزهای عجیبی بود. عجیبترینش این بود که لقمان به فرزندش گفته است: از خدا چنان بترس که گمان کنی اگر تمام کارهای نیکوی انس و جن را نزدش ببری، باز تو را عذاب کند و چنان به خدا امید ببند که گمان کنی اگر تمام گناهان جن و انس را با خود به محضر خدا ببری، باز تو را خواهد بخشید. در ادامۀ این سخن امام صادق از قول پدر بزرگوارشان میفرماید: هیچ بندۀ مؤمنی نیست؛ مگر اینکه در قلبش دو نور روشن است: نور ترس از خدا و نور امید به خدا. این دو نور به گونهای اند که اگر هرکدام را وزن کنی از دیگری کمتر نیست.
ایشان افزود: سخن امام (ع) ناظر به توازن خوف و رجا در وجود انسان مؤمن است. توازن خوف و رجا در وجود انسان نیرویی است که انسان را در مسیر کمال و سعادت به پیش میراند. بدین توضیح که اگر این توازن به نفع خوف بههم بخورد، انسان در مسیر سقوط و هلاکت قرار میگیرد؛ چراکه ممکن است از رحمت خدا نومید شود و ناگفته پیداست که انسان در اثر نومیدی از رحمت خدا به چه موجود خطرناکی تبدیل میشود. از طرفی اگر این توازن به نفع رجا بههم بخورد، ممکن است انسان در اثر مغرور شدن به اعمال خود از مسیر بندگی و کمال منحرف شود و به درۀ هلاکت درغلتد. به همین جهت است که حضرت علی (ع) در حدیثی فرموده است: خیر الاعمال اعتدال الرجاء و الخوف؛ بهترین عملها برقراری اعتدال میان خوف و رجاست.
آقای صادقی نژاد بیان کردند: سرچشمۀ خوف آگاهی انسان از کوتاهی خود در ادای شایستۀ وظایف بندگی است و قدرت مطلق خداوند بر تعذیب انسان است. سرچشمۀ رجا آگاهی انسان از صفت بخشندگی مطلق خداوند است، از نظر رتبه، رجا پس از خوف است؛ زیرا ابتدا باید انسان از چیزی هراس و دلهره داشته باشد تا برای رهیدن از پیامدهای ناخوشایند آن به چیزی دل ببندد و امیدوار باشد.