نشست علمی «مبانی فقهی قیام عاشورا»
قیام امام حسین(ع) و یاران با وفایش در ماه محرم سال 61 هجری در سرزمین کربلا، علیه حکومت یزید ابن معاویه از همان زمان وقوع تا عصر ما الهامبخش انقلابهای سیاسی و جنبشهای عدالتخواهانه و آزادیطلبانهی بسیاری در جهان، جوامع اسلامی و بهویژه در میان شیعیان جهان بوده است. این «رخداد» بیبدیل، به موازات تأثیرگذاریاش، مورد توجه دانشمندان و متفکران مسلمان و غیر مسلمان واقع شده است. اندیشمندان از منظرهای مختلف رخداد عاشورا تحلیل و تبیین نمودهاند. یکی از چشماندازهایی که نهضت عاشورا از آن منظر میتواند بررسی شود؛ منظر فقهی است. در همین راستا، دیپارتمنت فقه قضایی با همکاری کمیته تحقیقات و آموزش الکترونیکی دانشکده فقه و حقوق و معاونت پژوهش دانشگاه بینالمللی المصطفی(ص) نشست علمی تحت عنوان «مبانی فقهی قیام عاشورا» در تاریخ 26/5/1401 در سالن دفاعیه دانشگاه برگزار نمودند. اساتید دانشگاه، آقایان دکتر محمدعیسی هاشمی، دکتر ناصر واعظزاده کارشناسان نشست و آقای دکتر فکرت لعلی دبیر علمی این نشست بود. این نشست همزمان بهصورت آنلاین در دسترس کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
در آغاز جلسله دکتر امینی آیاتی چند از کلامالله مجید را تلاوت نمود. سپس دکتر فکرت دبیر علمی نشست، این سؤال را مطرح نمود که «چه ضرورتی برای بررسی مبانی فقهی قیام عاشورا» وجود دارد؟ آقای دکتر هاشمی در پاسخ به این سؤال بیان داشت که رخداد عاشورا به دلیل اهمیت و عظمت خاص خود، تأثیر شگرف و در عینحال تکاندهندهی بر روح جمعی مسلمانان برجای نهاد. این امر باعث شد که عالمان مسلمان و بهخصوص فقها این مسئله را بر مبنای دانش فقه بررسی کنند. در این میان برخی از فقها همانند شیخ جعفر کاشفالغطاء مطابق اصول و مبانی خاصشان قیام عاشورا را موضوع فرافقهی دانستهاند. برخی دیگر همانند شیخ مفید و سید مرتضی این رخداد را موضوع فقهی تلقی نموده و سعی کردهاند که از این منظر، عاشورا را قابل فهم ساخته و در شرایط مشابه تعمیمدهند. در دوره معاصرامام خمینی از جمله فقهای است که قیام عاشورا را یک موضوع فقهی دانسته و معتقدند که حرکت امام بر مبنای انجام و ظیفه و ادای تکلیف بوده است.
دکتر هاشمی در ادامه گفت جریان کر بلا بعنوان سیره وعمل معصوم اگر بی خواهد برای شعیان و مسلمانان قابل تاسی، پیروی باشد و فقها بتواند از آن به عنوان مصدر و پایه ی شناخت احکام شرعی استفاده کند ضرورت دارد که از نظر فقهی تبین شود.
و نیز در باره قیام عاشورا، شبهات و سوالات زیادی مطرح می شود از قبیل اینکه چرا امام حسین با اینکه می دانیستند شرایط امر به معروف و نهی از منکر اماده نیست باز هم به این امر اقدام کرد.
و یا اینکه چرا امام تقیه نکرد با اینکه در فقه امامی وقتی خطر جانی باشد تقیه واجب می گردد ولی با این همه امام تقیه نکرد
اگر بخواهیم به این گونه سولات و ده ها سوالی از این قبیل، پاسخ قانع کنند داده شود و جریان کربلا به عنوان یک جریان فعال، پویا و هدفمند که با احساس مسئولیت و وظیفه شناسی انجام شده است، برای مردم جهان و بخصوص نسل جوان معرفی شود ضرورت دارد که قیام عاشور ار از نظر فقهی تبیین شود.
سپس دکتر ناصر واعظی در پاسخ به این پرسش که عاشورا در منظومه معارف فقهی اهل سنت و تشیع چگونه بازتاب یافته است، مطالبی را بیان نمود. این استاد دانشگاه، خاطرنشان نمود که قیام عاشورا در فقه اهل سنت و شیعه ذیل عناوین «امر بالمعروف و النهی عنالمنکر»، «جهاد» و «مبارزه با حاکم جائر» بحث شده است. وی در ادامه به پیامدهای هرکدام از این رهیافتها پرداخت و در نهایت متذکر شد که تبیین عاشورا ذیل عنوان «مبارزه با حاکم جائر» نسبت به دو رهیافت دیگر از مقبولیت بیشتر برخوردار است و براساس، این رویکرد میتوان الهامگیری از عاشورا را توجیه نمود.
بررسی فقهی مناسک و آیینهای عاشورایی سومین سؤالی بود که دبیر علمی نشست مطرح نمود. دکتر هاشمی در پاسخ به این سؤال بیان داشت که استیلاء دستگاه ظلم وجور بنیامیه و بنیعباس در تحریف عاشورا و پیدایش برخی بدعتها نقش داشته است. در ادامه، دکتر واعظزاده نیز در تأیید سخنان دکتر هاشمی، اظهار داشت که با فاصله گرفتن از اصل رخداد، طبیعی است که غبار تاریخ و فرهنگ بر ذلال جاری عاشورا بنشیند. وی برای مبارزه با بدعتها و زدودن رسوبات سنتهای فرهنگی از چهره تابناک عاشورا، رجوع به شعارها و خطابههای امام حسین و پیام اصلی عاشورا را که همان مبارزه با ستم و استبداد و بیعدالتی است، اساسی دانست.