منتشر شده در : 1403/09/28
باز دید ها:77
برگزاری نشست علمی معرفی و نقد کتاب «نقد صوفی؛ درنگی انتقادی در نظریه رؤیای رسولانه» در نمایندگی جامعة المصطفی افغانستان
نشست علمی معرفی و نقد کتاب «نقد صوفی؛ درنگی انتقادی در نظریه رؤیای رسولانه» روز سهشنبه تاریخ 1403/9/27 با حضور اساتید و دانشجویان در نمایندگی جامعة المصطفی افغانستان برگزار شد.
در این نشست آقایان سید آقا حسن حسینی و علیشاه فائق ناقدان و آقای زکریا فصیحی دبیر علمی بود.
پس از تلاوت قرآن کریم، ابتدا آقای فصیحی ضمن تشکر از حاضران، ناقدان و نویسنده، کتاب نقد صوفی را ساختار منسجم و ازنظر نوشتار بسیار متین و استوار و دارای فخامت زبانی و نگارشی خواند. سپس آقای سید هادی صادقی نژاد مؤلف کتاب، از تشکر از نمایندگی المصطفی به خاطر برگزاری جلسه نقد، تشکر کرد و سپس با بیان نظریه رؤیای رسولانه کتاب خود را ازنظر ساختاری، محتوایی و هدف تدین معرفی کرد.
سپس آقای حسینی بهنقد کتاب پرداخت و ابتدا معایب کتاب اینگونه برشمرد:
1. عنوان کتاب غلطانداز است؛ زیرا این عنوان القاکننده این مفهوم است که شاید محتوای کتاب با نقد تصوف و اندیشههای صوفیانه سروکار دارد. باید این دوپهلو بودن عنوان برداشته شود.
2. حرف سروش آیا نظریه است؟ نوع برخورد نویسنده با دیدگاه سروش، به برجستهسازی دیدگاه او انجامیده است، درحالیکه قرار نیست هر کس حرف جدیدی زد، باید آن را نظریه نامید. دیدگاه سروش در حدی یک فرضیه مطرح است و هنوز از گردونه نقد و ابرامها نگذشته که تبدیل به نظریه شده باشد نظریه لوازم و شاخصههای نظریه بودن را داشته باشد.
4. مبانی هستیشناسی بحث، خوب تبیین نشده، بحث جهانشناسی ذیل انسانشناسی بحث شده درحالیکه باید ذیل هستیشناسی بحث میشد، در بحث انسانشناسی، بهجای آنکه از چیستی انسان بحث شود، از وحی و رؤیا بحث شده است.
حسینی گفت: بااینحال مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناختی نظریه رؤیای رسولانه بهخوبی و بهاندازه لازم بررسی شده که از نقاط قوت کتاب است.
سپس آقای فائق بهنقد کتاب پرداخت. ایشان عنوان کتاب بسیار ناب و دلنشین خواند و درباره محاسن کتاب گفت:
1. این عنوان نهتنها ابهام ندارد، بلکه یک ایهام بسیار ناب شکلگرفته و به زیبایی عنوان افزوده است. ابهام با ایهام تفاوت زیاد ادبی دارد. ایهام بین نقد به معنای متاع و نقد به معنای تشخیص سره از ناسره است و ابهام به معنای مبهم بودن مطلب.
2. در کل کتاب حتی یک اشتباه املایی و تایپی یافت نمیشود و این بسیار ارزشمند است که از دقت و تلاش هدفمند نویسنده حکایت دارد.
سپس گفت: سروش به دلیل آنکه یک شخصیت ناآرام یا سیالی دارد؛ ابتدا با صدرا آشنا میشود، سپس با غزالی آشنا میشود. در اروپا با تأثیر از گادامر و فیلسوفان آلمانی با پدیدارشناسی آشنا میشود و در اثر این آشناییها، شخصیت چندگانه فکری پیدا میکند. به این لحاظ نقد او کار سختی است و نیاز به بررسی تمام آثار او در طول دوران زندگیاش دارد. لذا نقدی که در این کتاب شده، به دلیل عدم توجه به مبانی عملی سروش و بهکارگیری نقد درون دینی درحالیکه باید برون دینی نقد شود تا حدودی سطحی به نظر میرسد.
نویسنده در آخر، ضمن تشکر از ناقدان، برخی نقدها را جواب داد و برخی را پذیرا شد و وعده سپرد که اصلاح میکند.