منتشر شده در : 1403/03/01
باز دید ها:28
برگزاری نشست علمی« جایگاه کرامت انسانی در تربیت دینی و اخلاقی از منظر اسلامی» در نمایندگی جامعة المصطفی افغانستان
نشست علمی تحت عنوان« جایگاه کرامت انسانی در تربیت دینی و اخلاقی از منظر اسلامی» روز یکشنبه تاریخ 1403/2/30 در نمایندگی جامعة المصطفی افغانستان با حضور اساتید و دانشجویان برگزار گردید.
کارشناسان این نشست علمی آقایان محمدآصف حکمت و سیدآقاحسن حسینی و دبیر علمی آن آقای امین الله محمدی بود.
نشست با تلاوت قرآن کریم آغاز شد و سپس آقای سیدآقاحسن حسینی پیرامون تربیت دینی، حرمت و کرامت انسانی صحبت نموده و بیان کردند: تربیت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و کمک به شخص مورد تربیت، تا بتواند استعدادهای نهفتهاش را در تمام ابعاد وجودی خویش بهطور هماهنگ پرورش داده و شکوفا سازد و بهسوی هدف و کمال مطلوب، بهتدریج حرکت کند.
ایشان افزودند: تربیت دینی دو معنی دارد: گاه از تربیت دینی، تربیت به معنی الاعم اراده میشود. این معنی شامل همه ابعاد تربیتی در یک بستر دینی شده و میتوان آن را با تربیت اسلامی مترادف دانست. منظور این است که کودک، نوجوان یا جوان مسلمان به گونهای آموزش ببیند و تربیت شود که شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات، همگونی داشته باشد و نهایتاً آن گونه باشد که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست، گاهی از تربیت دینی، به تربیت به معنی الاخص یاد میکنیم. در این اصطلاح، در بین همه ابعاد تربیتی، به رشد معنوی و اعتقادی توجه ویژهای میشود و بدین وسیله سایر ابعاد تربیتی و حتی بُعد اخلاقی از بحث خارج می شود.
در ادامه آقای محمد آصف حکمت در رابطه با نقش و جایگاه کرامت انسانی در تربیت دینی توضیح داده و گفتند: امروزه، کرامت انسان، به مثابة اساس حقوق بشر و معيار هرگونه تعامل اجتماعي و بين المللي، مقبوليت عام يافته است. اديان و مکاتب گوناگون، با رويکردهاي مختلف، از کرامت انسان سخن ميگويند و خود را پاسدار کرامت انساني قلمداد ميکنند. جهان غرب که از قدرت سياسي- اقتصادي برتر و از امکانات تبليغاتي بيشتر برخوردار است، ميکوشد تفسير اومانيستي و سکولار خود از کرامت انسان را، به عنوان مبناي حقوق بشر در سطح جهان نهادينه سازد.
ایشان اظهار داشتند: برخي از نهادهاي حقوق بشر غربي يا وابسته به غرب، مکتب انسانساز اسلام را متهم به نايده گرفتن کرامت انسان و حقوق ناشي از آن ميکنند و دستکم، برخي احکام ضروري اسلام را در تضاد با کرامت انسان ميپندارند. در حاليکه اگر جايگاه و موقعيت بيبديل انسان، به مثابة گل سر سبد عالم خلقت و مصداقهاي کرامت تکويني و بيانتها بودن قلمرو کرامت اکتسابي انسان در جهانبيني توحيدي اسلام، همچنين احکام حکيمانهاي را که در جهت محافظت از کرامت انساني و به بار نشستن اين سرمايهها از سوي خداي سبحان نازل شده اند، به صورت جامع و منطقي تبيين کنيم، برتري و بلکه بيبديل بودن نظرية کرامت در انديشة اسلامي، نيز به خوبي آشکار خواهد شد.