منتشر شده در : 1402/07/02
باز دید ها:30
آزادی عقیده و مجازات مرتد در اسلام در نمایندگی جامعة المصطفى افغانستان بررسی شد.
نشست علمی «آزادی عقیده و مجازات مرتد در اسلام» روز چهارشنبه تاریخ 1402/6 /29 در سالن دفاعیه نمایندگی جامعة المصطفى افغانستان برگزار گردید.
آقای محمدناصر واعظزاده و آقای سید عزیز موسوی کارشناسان برنامه و آقای سید محمد موسوی دبیر علمی نشست بودند.
دبیر نشست نخست مفهوم آزادی و انواع و ساحتهای مختلف آن را توضیح داد و اظهار داشت آزادی عقیده یکی از صورتهای مختلف آزادی است. وی سپس اظهار داشت که در اسلام آزادی افراد و بهخصوص آزادی عقیده محترم دانسته شده است. از سوی دیگر در بسیاری از مکاتب فقهی اسلامی مجازات سنگین برای فرد مرتد در نظر گرفته شده است. در نظر اول این دو متناقض بهنظر میرسد. وی از آقای واعظزاده درخواست نمود که به این مسئله بپردازد.
آقای واعظزاده در ابتدا اظهار داشت که آزادی انسانها در اسلام و همهی ادیان الهی مورد پذیرش است و مربوط به کرامت انسانی است. سلب آزادی افراد فیالواقع منافی کرامت انسانی است. وی جبرگرایی و نفی اختیار و اراده آزاد انسانی را مربوط به نحلههای انحرافی و اسلام اصیل را موافق آزادی بیان، آزادی عقیده دانست. آقای واعظزاده سپس به بیان مفهوم ارتداد و مرتد پرداخت و تعاریف مختلف ارائه شده از آن را بیان نمود. ایشان در ادامه دو نوع مرتد فطری و مرتد ملی را توضیح داد و بیان داشت: مرتد فطری کسی است که درحال انعقاد نطفه او یکی از والدین یا هر دو مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود اما مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش درحال انعقاد نطفه او کافر باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار کفر نماید و بعد اسلام بیاورد و سپس از اسلام برگردد و اظهار کفر نماید، مثل فرد مسیحی که اسلام بیاورد و سپس به دین مسیحی برگردد.
واعظی سپس به تناقض ظاهری میان احترام به آزادی عقیده در اسلام و مجازات سنگین مرتد پرداخت و بیان داشت: این تناقض ظاهری است تا واقعی. وی احکام مرتد را بیشتر به دلیل ایجاد اختلال و تشویش اذهان عمومی است. اما عقیده بماهو عقیده امر قلبی است و تا زمانی که آسیب بیرونی به جامعه و مردم وارد نکرده است محترم است. وی در همین راستا و بههمین سیاق تناسب میان مجازات سنگین مرتد و میزان جرم مرتکب شده را توضیح داد.
آقای موسوی کارشناس دیگر برنامه نخست به نگاههای رایج نسبت به آزادی عقیده و مسئله ارتداد پرداخت و بیان داشت حداقل چهار دیدگاه متمایز از هم در این زمینه وجود دارد: دیدگاه پلورالیستی، دیدگاه لیبرالیستی، دیدگاه دگماتیستی و دیدگاه اعتدالی. وی سپس به تشریح هریک از این دیدگاه پرداخت و بیان داشت: لیبرالیسم مدعایش این است که هر عقیدهی محترم است. لیبرالیسم مدعی است که انسان حق برخطا کردن و حق بر باطل بودن را دارد. دگماتیسم یا جزمگرایی به نظام اعتقادی اشاره دارد که با اطمینان تزلزل ناپذیر و پایبندی سخت به اصول یا دکترین های ثابت مشخص می شود. فرد دگماندیش تمایل به اظهار یا پذیرش باورها بدون پرسش یا بررسی انتقادی دارد. جزم گرایی اغلب با نزدیک اندیشی، عدم تحمل دیدگاه های جایگزین و عدم تمایل به در نظر گرفتن شواهد یا ایده های جدید همراه است. در یک طرز فکر جزمی، افراد در برابر تغییر باورهای خود مقاومت میکنند، آنها ممکن است وابستگی شدیدی به یک ایدئولوژی، آموزه دینی یا چارچوب فلسفی خاص نشان دهند و آن را به عنوان حقیقت مطلق بدون جایی برای تردید یا بحث ببینند. جزمگرایی را می توان در حوزه های مختلفی از جمله دین، سیاست، علم و باورهای شخصی یافت. وی اظهار داشت جزمگرایی می تواند مانع رشد فکری شود و مانع گفتگو و تفاهم سازنده بین افراد با دیدگاه های متفاوت شود. توجه به این نکته حائز اهمیت است که در حالی که داشتن اعتقادات یا باورهای قوی ذاتاً منفی نیست، دگماتیسم زمانی مشکل ساز می شود که از نگرش باز، کنجکاوی فکری و توانایی درگیر شدن در تفکر انتقادی و گفتمان محترمانه جلوگیری کند.
استاد موسوی دگماتیسم را دیدگاه قرون وسطایی و مربوط به مسیحیت در قرون وسطی دانست که امروزه متأسفانه کمابیش در جوامع اسلامی ریشه دوانیده است و جوامع اسلامی را به عقبماندگی و انحطاط و نفرت رهنمون شده است.
این نشست علمی که همزمان بهصورت آنلاین منتشر گردید مورد استقبال مخاطبان واقع شد.