| نوع فعالیت | عنوان | نحوه انتشار | شماره | نوبت انتشار | سال نشر |
|---|---|---|---|---|---|
| منشورات | بروشور خود کارآمدی(چیستی وچگونگی) | چاپی |
| نوع نشریه | نهاد های همکار | محل نشر |
|---|---|---|
خودکارآمدی (چیستی و چگونگی)
مقدمه
یکی از موضوعات مهم در زندگی هر انسان، پرسشهایی از خود در زمینه تواناییها و مهارتهایش است که معمولاً این پرسشها یا برای افراد جوابش روشن است و یا ناشناخته در زندگی او باقی میماند. ما خیلی وقتها زمانی که با یک موقعیت چالشزا روبهرو میشویم، از خود میپرسیم که الان چه احساسی داریم؟ آیا فکر میکنیم میتوانیم در انجام این کار موفق شویم یا این که به مهارتها و استعدادهایتان شک داریم و میگوییم انجام این کار از من ساخته نیست و نمیتوانم. همین نوع نگرش یا باور، خودکارآمدی ما را نسبت به امور زندگی نشان میدهد. خودکارآمدی مفهومی بود که آلبرت بندورا در سال 1977 در ادامه نظریه خود، یادگیری اجتماعی مطرح کرد و بعد در سالهای 1986 و 1997 آن را تکمیل نمود. این مهارت در حیطههای مختلف و در افراد گوناگون متفاوت است اما در هر حوزهای نتایجی مثبت در پی دارد. مثلاً خودکارآمدی میتواند به نمرات بهتر، عملکرد ورزشی بهینهتر، روابط دوستانه شادتر و سبک زندگی سالمتر منجر شود.
مفهوم خودکارآمدی
از خودکارآمدی تعاریف زیادی بیان شده است که بعضی از آنها انتخاب شده است:
چگونگی شکلگیری خودکارآمدی
بخشی از خودکارآمدی در کودکی از والدین آموخته میشود. والدینی که خود را کارآمد میدانند فرزندانی با تابآوری بالا و اعتمادبهنفس تربیت میکنند و این مهارت در همان سنین یاد گرفته میشود. در سن 12 الی 16 سالگی نوجوانان تحت تأثیر گروه همسالان خود قرار دارند و خودکارآمدی آنها بهتناسب این گروه تغییر میکند. اگر همسالان نوجوان بیانگیزه باشند و ضعیف عمل کنند نوجوان نیز خودکارآمدی پایینی را در خود شکل میدهد. اغلب این مهارت شکلگرفته در نوجوانی بسیار مقاوم و ماندگار است. با تمام اینها، خودکارآمدی یک مهارت است و میزان آن را میتوان دستکاری کرد و افزایش داد. بنابراین اگرچه این مهارت پیشبینیکننده موفقیت فرد است اما دستیابی به آن با تلاش امکانپذیر است.
عوامل مؤثر بر خودکارآمدی
عوامل مؤثر بر خودکارآمدی از دیدگاههای مختلفی میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد. در اینجا ما از عواملی محیطی بیرونی و درونی آن هم به شکل خلاصه در ایجاد خودکارآمدی بحث کردهایم که در شکل زیر آمده است:
ویژگیهای افراد با خودکارآمدی بالا
برای افرادی که خودکارآمدی بالا دارند ویژگیهای زیادی برشمرده شده است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره شده است:
ویژگی افراد با خودکارآمدی پایین
افرادی که خودکارآمدی پایین دارند؛ عواملی زیادی در آن مؤثر است که بعضی شناختهشده و بعضی در بین افراد پنهان و ناشناخته است. در زیر به بعضی از ویژگیهای این افراد اشاره شده است:
انواع خودکارآمدی
خودکارآمدی در کل به دو دسته کلی تقسیم میشود که هر کدام از آنها را میتوان به زیر شاخههایی تقسیم کرد. این دو دسته هم در ارتباط با دیگر است و هر کدام در تشکیل دیگری نقش مهمی دارد که در اینجا به اختصار بیان شده است:
منابع تشکیل خودکارآمدی
یکی از بحثهای مهم در موضوع خودکارآمدی یک انسان منابعی است که باعث شکلگیری آن در ذهن و نگرش یک فرد شده است که در شکل زیر آمده است:
۱. تجربههای موفقیتآمیز: باندورا میگوید: «موثرترین راه برای به وجود آمدن حس قویِ کارآمدی از طریق تجربههای موفقیتآمیز است.» اینکه بتوانیم کاری را موفقیتآمیز به انجام برسانیم حس خودکارآمدی ما را تقویت میکند. البته ناکامی در انجام تمام و کمال یک وظیفه و یا یک چالش نیز میتواند به همان نسبت حس خودکارآمدی را در ما کاهش داده و تضعیف کند.
۲. الگوبرداری اجتماعی: یکی دیگر از سرچشمههای مهم خودکارآمدی زمانی است که موفقیت سایر افراد در به سرانجام رساندن یک کار را نظاره کنیم. باندورا میگوید: «هنگامی مردم افرادی مانند خودشان را میبینند که با تلاش بیوقفه موفق میشوند، باور پیدا میکنند که خود نیز از تواناییهای لازم برای موفقیت در کارهای مشابه برخوردارند.»
۳. ترغیب اجتماعی: باندورا همچنین عنوان میکند که میتوان مردم را متقاعد کرد که دارای مهارتها و تواناییهای لازم برای رسیدن به موفقیت هستند. موقعیتی را به یاد آورید که شخصی حرف مثبت و تشویقآمیزی به شما گفت و همان حرف کمکتان کرد تا به هدف خود برسید. شنیدن تشویق و ترغیب از زبان دیگران به شما کمک میکند تا از تردیدهایی که نسبت به خود دارید دست بکشید و در عوض، تمام تلاش خود را روی کاری که پیش رو دارید متمرکز کنید.
۴. واکنشهای روانشناختی: پاسخها و واکنشهای احساسی ما به موقعیتهای گوناگون نیز نقش پررنگی در خودکارآمدی ایفا میکنند. وضعیت روحی، حالت عاطفی، واکنشهای فیزیکی و سطح استرس همگی میتوانند روی احساس فرد نسبت به قابلیتهایش در یک موقعیت خاص تاثیرگذار باشند. برای مثال استرس و نگرانی شدید پیش از صحبت در جمع، میتواند منجر به ایجاد حس خودکارآمدی ضعیف در فرد در موقعیتهای مشابه بشود.
ابعاد باورهای خودکارآمدی
اینکه باورهای خودکارآمدی در یک فرد چگونه شکل میگیرد از موضوعات مورد مطالعه روانشناسان بوده است که در کل میتوان شکلگیری این باور را از نظر سطح، عمومیت و نیرومندی با توجه به شکل زیر اینگونه ترسیم کرد:
بعد اول به سطح باورهای یک شخص نسبت به تواناییاش برای انجام یک تکلیف ویژه اشاره دارد. وقتی تکلیف برحسب دشواری مرتب شوند، سطح خودکارآمدی مطرح میشود.
بعد دوم انتظارات خودکارآمدی، عمومیت آنها است. عمومیت به میزان گسترش و تعمیمپذیری باورهای کارآمدی از یک موقعیت به موقعیت و رفتارهای دیگر اشاره دارد. برخی از تجارب، باورهای تبحری محدودی را ایجاد میکنند و برخی دیگر نیز حس کارامدی تعمیم یافتهتری را القا مینمایند که به فراسوی موقعیت خاصی گسترش مییابد.
بعد سوم، نیرومندی، به قاطعیت باورهای فرد مبنی براینکه او میتواند رفتاری ویژه را انجام دهد، اشاره دارد. بر حسب بعد سوم، باورهای کارامدی ضعیف نیرومند در مقابل تجارب تضعیف کننده، مقاومت و پافشاری خواهند کرد، مگر آنکه مشکلات و موانع بیشمار باشند.
روش ارزیابی خودکارآمدی
در مورد ارزیابی خودکارآمدی پرسشنامههای استندردی وجود دارد که در اینجا یک پرسشنامه بسیار خلاصه در مورد ارزیابی خودکارآمدی آورده شده است که هر فردی میتواند این سؤالها را بخواند و به آن جواب دهد و در پایان تعداد جوابهای مثبت و منفی را مقایسه کرده و خودکارآمدی خود را بسنجد. سؤالهای ارزیابی خودکارآمدی به شرح ذیل است:
آیا حس میکنید اگر تلاش کنید از پس مشکلات برمیآیید؟
آیا به توانایی خود در رسیدن به اهداف اطمینان دارید؟
آیا حس میکنید میتوانید وقایع و اتفاقات غیرمنتظره را مدیریت کنید؟
آیا بعد از وقایع استرسزا میتوانید به سرعت به حالت عادی برگردید؟
آیا وقتی با مشکلی روبرو هستید، حس میکنید که میتوانید به راهحلی برسید؟
آیا حتی وقتی کاری دشوار به نظر میرسد به تلاش خود ادامه میدهید؟
آیا در موقعیتهای آشفته میتوانید آرامش خود را حفظ کنید؟
آیا حتی هنگامی که تحت فشار هستید، عملکرد خوبی دارید؟
آیا به جای توجه به حجم زیاد کار باقی مانده و اصطلاحاً دستپاچه شدن، بر روی پیشرفت کار تمرکز میکنید؟
آیا معتقدید سختکوشی در نهایت نتیجه خواهد داد؟
راههای افزایش خودکارآمدی
برای افزایش خودکارآمدی در هر انسان راهحل وجود دارد که افراد میتوانند از آنان استفاده کرده و در زندگی خود استفاده کنند تا میزان خودکارآمدی آنان رشد و انکشاف نماید. در ادامه به بعضی از این راهکارها اشاره شده است:
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که هر فرد موظف به ساختن خودکارآمدی خویش است زیرا موفقیت و انکشاف در زندگی به میزان خودکارآمدی او بستگی دارد و هرچه یک فرد باور و شناخت بیشتر از خودکارآمدی خود داشته باشد؛ زندگی بهتر و زیباتری را برای خود خواهد ساخت.
خودکارآمدی (چیستی و چگونگی)
مقدمه
یکی از موضوعات مهم در زندگی هر انسان، پرسشهایی از خود در زمینه تواناییها و مهارتهایش است که معمولاً این پرسشها یا برای افراد جوابش روشن است و یا ناشناخته در زندگی او باقی میماند. ما خیلی وقتها زمانی که با یک موقعیت چالشزا روبهرو میشویم، از خود میپرسیم که الان چه احساسی داریم؟ آیا فکر میکنیم میتوانیم در انجام این کار موفق شویم یا این که به مهارتها و استعدادهایتان شک داریم و میگوییم انجام این کار از من ساخته نیست و نمیتوانم. همین نوع نگرش یا باور، خودکارآمدی ما را نسبت به امور زندگی نشان میدهد. خودکارآمدی مفهومی بود که آلبرت بندورا در سال 1977 در ادامه نظریه خود، یادگیری اجتماعی مطرح کرد و بعد در سالهای 1986 و 1997 آن را تکمیل نمود. این مهارت در حیطههای مختلف و در افراد گوناگون متفاوت است اما در هر حوزهای نتایجی مثبت در پی دارد. مثلاً خودکارآمدی میتواند به نمرات بهتر، عملکرد ورزشی بهینهتر، روابط دوستانه شادتر و سبک زندگی سالمتر منجر شود.
مفهوم خودکارآمدی
از خودکارآمدی تعاریف زیادی بیان شده است که بعضی از آنها انتخاب شده است:
چگونگی شکلگیری خودکارآمدی
بخشی از خودکارآمدی در کودکی از والدین آموخته میشود. والدینی که خود را کارآمد میدانند فرزندانی با تابآوری بالا و اعتمادبهنفس تربیت میکنند و این مهارت در همان سنین یاد گرفته میشود. در سن 12 الی 16 سالگی نوجوانان تحت تأثیر گروه همسالان خود قرار دارند و خودکارآمدی آنها بهتناسب این گروه تغییر میکند. اگر همسالان نوجوان بیانگیزه باشند و ضعیف عمل کنند نوجوان نیز خودکارآمدی پایینی را در خود شکل میدهد. اغلب این مهارت شکلگرفته در نوجوانی بسیار مقاوم و ماندگار است. با تمام اینها، خودکارآمدی یک مهارت است و میزان آن را میتوان دستکاری کرد و افزایش داد. بنابراین اگرچه این مهارت پیشبینیکننده موفقیت فرد است اما دستیابی به آن با تلاش امکانپذیر است.
عوامل مؤثر بر خودکارآمدی
عوامل مؤثر بر خودکارآمدی از دیدگاههای مختلفی میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد. در اینجا ما از عواملی محیطی بیرونی و درونی آن هم به شکل خلاصه در ایجاد خودکارآمدی بحث کردهایم که در شکل زیر آمده است:
ویژگیهای افراد با خودکارآمدی بالا
برای افرادی که خودکارآمدی بالا دارند ویژگیهای زیادی برشمرده شده است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره شده است:
ویژگی افراد با خودکارآمدی پایین
افرادی که خودکارآمدی پایین دارند؛ عواملی زیادی در آن مؤثر است که بعضی شناختهشده و بعضی در بین افراد پنهان و ناشناخته است. در زیر به بعضی از ویژگیهای این افراد اشاره شده است:
انواع خودکارآمدی
خودکارآمدی در کل به دو دسته کلی تقسیم میشود که هر کدام از آنها را میتوان به زیر شاخههایی تقسیم کرد. این دو دسته هم در ارتباط با دیگر است و هر کدام در تشکیل دیگری نقش مهمی دارد که در اینجا به اختصار بیان شده است:
منابع تشکیل خودکارآمدی
یکی از بحثهای مهم در موضوع خودکارآمدی یک انسان منابعی است که باعث شکلگیری آن در ذهن و نگرش یک فرد شده است که در شکل زیر آمده است:
۱. تجربههای موفقیتآمیز: باندورا میگوید: «موثرترین راه برای به وجود آمدن حس قویِ کارآمدی از طریق تجربههای موفقیتآمیز است.» اینکه بتوانیم کاری را موفقیتآمیز به انجام برسانیم حس خودکارآمدی ما را تقویت میکند. البته ناکامی در انجام تمام و کمال یک وظیفه و یا یک چالش نیز میتواند به همان نسبت حس خودکارآمدی را در ما کاهش داده و تضعیف کند.
۲. الگوبرداری اجتماعی: یکی دیگر از سرچشمههای مهم خودکارآمدی زمانی است که موفقیت سایر افراد در به سرانجام رساندن یک کار را نظاره کنیم. باندورا میگوید: «هنگامی مردم افرادی مانند خودشان را میبینند که با تلاش بیوقفه موفق میشوند، باور پیدا میکنند که خود نیز از تواناییهای لازم برای موفقیت در کارهای مشابه برخوردارند.»
۳. ترغیب اجتماعی: باندورا همچنین عنوان میکند که میتوان مردم را متقاعد کرد که دارای مهارتها و تواناییهای لازم برای رسیدن به موفقیت هستند. موقعیتی را به یاد آورید که شخصی حرف مثبت و تشویقآمیزی به شما گفت و همان حرف کمکتان کرد تا به هدف خود برسید. شنیدن تشویق و ترغیب از زبان دیگران به شما کمک میکند تا از تردیدهایی که نسبت به خود دارید دست بکشید و در عوض، تمام تلاش خود را روی کاری که پیش رو دارید متمرکز کنید.
۴. واکنشهای روانشناختی: پاسخها و واکنشهای احساسی ما به موقعیتهای گوناگون نیز نقش پررنگی در خودکارآمدی ایفا میکنند. وضعیت روحی، حالت عاطفی، واکنشهای فیزیکی و سطح استرس همگی میتوانند روی احساس فرد نسبت به قابلیتهایش در یک موقعیت خاص تاثیرگذار باشند. برای مثال استرس و نگرانی شدید پیش از صحبت در جمع، میتواند منجر به ایجاد حس خودکارآمدی ضعیف در فرد در موقعیتهای مشابه بشود.
ابعاد باورهای خودکارآمدی
اینکه باورهای خودکارآمدی در یک فرد چگونه شکل میگیرد از موضوعات مورد مطالعه روانشناسان بوده است که در کل میتوان شکلگیری این باور را از نظر سطح، عمومیت و نیرومندی با توجه به شکل زیر اینگونه ترسیم کرد:
بعد اول به سطح باورهای یک شخص نسبت به تواناییاش برای انجام یک تکلیف ویژه اشاره دارد. وقتی تکلیف برحسب دشواری مرتب شوند، سطح خودکارآمدی مطرح میشود.
بعد دوم انتظارات خودکارآمدی، عمومیت آنها است. عمومیت به میزان گسترش و تعمیمپذیری باورهای کارآمدی از یک موقعیت به موقعیت و رفتارهای دیگر اشاره دارد. برخی از تجارب، باورهای تبحری محدودی را ایجاد میکنند و برخی دیگر نیز حس کارامدی تعمیم یافتهتری را القا مینمایند که به فراسوی موقعیت خاصی گسترش مییابد.
بعد سوم، نیرومندی، به قاطعیت باورهای فرد مبنی براینکه او میتواند رفتاری ویژه را انجام دهد، اشاره دارد. بر حسب بعد سوم، باورهای کارامدی ضعیف نیرومند در مقابل تجارب تضعیف کننده، مقاومت و پافشاری خواهند کرد، مگر آنکه مشکلات و موانع بیشمار باشند.
روش ارزیابی خودکارآمدی
در مورد ارزیابی خودکارآمدی پرسشنامههای استندردی وجود دارد که در اینجا یک پرسشنامه بسیار خلاصه در مورد ارزیابی خودکارآمدی آورده شده است که هر فردی میتواند این سؤالها را بخواند و به آن جواب دهد و در پایان تعداد جوابهای مثبت و منفی را مقایسه کرده و خودکارآمدی خود را بسنجد. سؤالهای ارزیابی خودکارآمدی به شرح ذیل است:
آیا حس میکنید اگر تلاش کنید از پس مشکلات برمیآیید؟
آیا به توانایی خود در رسیدن به اهداف اطمینان دارید؟
آیا حس میکنید میتوانید وقایع و اتفاقات غیرمنتظره را مدیریت کنید؟
آیا بعد از وقایع استرسزا میتوانید به سرعت به حالت عادی برگردید؟
آیا وقتی با مشکلی روبرو هستید، حس میکنید که میتوانید به راهحلی برسید؟
آیا حتی وقتی کاری دشوار به نظر میرسد به تلاش خود ادامه میدهید؟
آیا در موقعیتهای آشفته میتوانید آرامش خود را حفظ کنید؟
آیا حتی هنگامی که تحت فشار هستید، عملکرد خوبی دارید؟
آیا به جای توجه به حجم زیاد کار باقی مانده و اصطلاحاً دستپاچه شدن، بر روی پیشرفت کار تمرکز میکنید؟
آیا معتقدید سختکوشی در نهایت نتیجه خواهد داد؟
راههای افزایش خودکارآمدی
برای افزایش خودکارآمدی در هر انسان راهحل وجود دارد که افراد میتوانند از آنان استفاده کرده و در زندگی خود استفاده کنند تا میزان خودکارآمدی آنان رشد و انکشاف نماید. در ادامه به بعضی از این راهکارها اشاره شده است:
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که هر فرد موظف به ساختن خودکارآمدی خویش است زیرا موفقیت و انکشاف در زندگی به میزان خودکارآمدی او بستگی دارد و هرچه یک فرد باور و شناخت بیشتر از خودکارآمدی خود داشته باشد؛ زندگی بهتر و زیباتری را برای خود خواهد ساخت.