| نوع فعالیت | عنوان | نحوه انتشار | شماره | نوبت انتشار | سال نشر |
|---|---|---|---|---|---|
| منشورات | ویژگی های مشاوره از نظر اسلام | چاپ و نشر |
| نوع نشریه | نهاد های همکار | محل نشر |
|---|---|---|
ویژگیهای مشاوره ازنظر اسلام
نویسنده محمدصادق عادلی
مقدمه:
درادبیات دینی مشاوره با عنوان های چون استفاده ازخرد واندیشه دیگران، مایه رشد، یمن،توفیق الاهی،برکت، پشتوانه قوی، دوراندیشی، حصار ایمن از ملامت و پشیمانی، حزم و اتقان کار، یادشده است. مشاوره درزندگی بشرامروز به عنوان ضرورت و پدیده تخصصی، درامور گوناگون، مطرح شده است، اما آنچه ضرورت دارد این است که چگونه میتوان این ظرفیت مهم علمی و منطقی را براساس اصول و ارزشهای اسلامی بنیان کرد و برشالوده افکار نورانی اسلام، بنای آنرا پی افگند؟ دراین نوشته ما بخشی ازاین مسئولیت علمی و اسلامی راانجام می دهیم بیان ویژگیهای مشاوره ازنظر اسلام، اقدامی است که بخشی ازفرایند بنای مشاوره اسلامی را بنیان مینهد.
مشاوره، به عنوان یک اقدام یاورانه اهل نظر و تخصص برای مراجع در جهت شناخت مشکل و پیداکردن راهحل منطقی وایجاد انگیزش برای مراجع در جهت اقدام به حل مشکل است. مشاوره با این مفهوم ، تنها ارایه اطلاعات و دستورالعمل برای انجام کار، تشویق وترغیب صرف نیست، بلکه مجموعه فعالیتی است که برای مراجع امکان شناخت مشکل، کیفیت برخورد بامشکل، پیداکردن راهحل منطقی و انگیزه عمل براساس شناخت صحیح را فراهم میآورد. بنا براین باید مشاورهم از نظر قدرت فکری ودانشی، هم ازنظر مهارت های تعاملی و هم ازنظر صداقت و امانتداری، قابل اعتماد باشد، تا بتواند درجریان مشاوره، اطمینان واعتماد مراجع را جلب نماید، اسلام، به عنوان دین جامع و زنده، برای مشاوره مطلوب، ویژگیها و شاخص هایی را معین کرده است، کاربست مجموعه آموزهای اسلامی، جریان مشاوره را، پویا و اثربخش میسازد، بنابراین ضرورت دارد که دراین پژوهش مجموعه ازشاخص و ویژگیهای مشاوره را ازدیدگاه اسلامی مورد مطالعه و بررسی قراردهیم.
اهمیت و ضرورت مشاوره
بدون تردید، امروز پیچیدگیهای زندگی اجتماعی، شدت بیشتری یافته است، پیداکردن راهحل درست در زندگی، کار سخت و دشواراست، ازاین رو همه انسان ها نیازمند کمک درپیدا کردن راهحل هایی درزندگی خود است. و جود بنگاههای تخصصی مشاوره در امور مختلف زندگی چون تحصیل، مشاغل، ازدواج، تربیت و... درزندگی امروزه،یک ضرورت اجتماعی است، دراین میان بیان ویژگیها و شاخصهای مشاوره اسلامی، ازدو جهت ضرورت دارد: نخست برای اهل نظر و تحقیق وقوف به ویژگیها و شاخصهای مشاوره اسلامی را فراهم میآورد. درمرتبه بعد، امکان استفاده عملی مشاوره اسلامی را برای مشاوران میسر میسازد. مشاوره اسلامی به دلیل استناد به وحی چارچوب مطمینی را برای مشاور ومراجع فراهم میکند. اطمینان واعتماد قلبی زمینه ساز ایجاد جوهمکاری و تفاهم میان مشاور ومراجع است، ودر پویایی جریان مشاوره کمک موثری خواهد کرد.
واژه شناسی؛
مشاوره درلغت به مفهوم تبادل رای ونظر میان دویا چند نفر برای یافتن امری مفیداست؛ زیرا شورا در اصل از «شار العسل» گرفته شده است كه به معناى بيرون آوردن عسل از كندو و عسل استخراج شده است.( معجم مقاييس اللغة، ج 3، ص 226؛ المفردات، ص 270؛ لسان العرب، ج 7، ص 233)
دراصطلاح، میان صاحب نظران مشاوره تفاوت نظر وجود دارد، اما میتوان گفت که تعریف مناسبتر در بیان برخی ازانها وجود دارد، اما مناسب است قبل از بیان تعریف مشاوره، مؤلفههای اصلی مشاوره را به عنوان ملاک یک تعریف مناسب از مشاوره مطرح نماییم؛
مؤلفههای مشاوره؛
اول درمشاوره فضای عاطفی و صمیمانه ضرورت دارد، تامیان مراجع و مشاور رابطه عاطفی مناسب برقرارشود.
دوم درمشاوره هدف اصلی کمک به مراجع درجهت شناخت وحل مشکل است. بنا براین مراجع با مشکل عاطفی یا موانع دیگر مواجه است.
سوم در مشاوره فرایند رشد و تکامل نهفته است، ازاین رو، باید با همکاری مراجع و تلاش جامع مشاور، ازمشاوره فایدهای عاید دو طرف بویژه مراجع شود.
چهارم میان مراجع و مشاور باید رابطه حضوری ومستقیم برقرارشود، درغیراین صورت امکان تحقق هدف مشاوره ممکن نیست، زیرا مشاهده وضع ظاهری مراجع برای شناخت وی توسط مشاور، بسیارمهم و تعیین کننده است.
پنجم درجریان مشاوره، خودشناسی و یادگیری فرایندهای تصمیمگیری بسیارمهم و ارزشمند است.
ششم مراجع ازطریق مشاوره میتواند طرح ریزی برنامهریزی ویافتن راهحلهای منطقی را فرا بگیرد تاخود در مواجهه با مشکلات دیگر قادربه تصمیمگیری مناسب بدون نیاز به مشاور باشد.
تعریف مشاوره؛
با توجه به ملاک فوق تعریف ذیل مناسب به نظر میرسد: « مشاوره فعالیتی تخصصی، یاورانه، حضوری، هدفدار، عاطفی-ذهنی میان مراجع( فردگرفتارمشکل)و مشاور(فردی که دربرقراری رابطه حسنه و حل مشکلات کنشی تخصص دارد) است؛ مراجع درمشاوره درجو مملو ازت فاهم و همدلی، آزادانه، صادقانه به طرح مشکل خود با مشاور میپردازد، بعد ازتجزیه و تحلیل مشکل وخودشناسی بهتر و عمیقتر، باکمک مشاور توان تصمیمگیری مناسب در جهت حل کنشی مشکل خود بدست میآورد.» (شفیع آبادی، عبدالله، 1388: 10)
خاستگاه مشاوره؛
مشاوره به مفهوم تخصصی خود، درجامعه غربی ظهور و بروز یافته است، ولی نمیتوان مشاوره را که یک نیاز بشری است و مورد تایید اسلام است، محصول و فراورده جامعه خاصی دانست؛ بلکه اصل مشاوره به مفهوم عام خود، به صورت رسمی، در اسلام به عنوان یک مسئولیت دینی، بکاربرده شده است، از این جهت مشاوره یک اصل قرآنی درفرهنگ مسلمانان است. هدف مشاوره دراسلام، احترام به شخصیت افراد، مشارکت پذیری درمسایل گوناگون اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و...، رشد جریان نظروتفکر، ایجاد اعتماد میان افراد جامعه، تقویت تصمیمگیری و پویاسازی فرهنگ اجتماعی است.
ازسوی دیگر، تضارب آرا وتبادل افکار، صرفا یک امرساده و عوامانه نیست، بلکه در اسلام مشاوره امری است عقلانی، هدفمند، دارای ملاک و ساخت مناسب و پویا برای یافتن بهترین راهحل، درجهت مبارزه با مشکلات فردی و احتماعی است.
«فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(زمر:18) پس به بندگان من که به سخنان گوش فرامیدهند، امابهترین آنها را به کارمیگیرند، مژده بده، آنها کسانی اند که خداوند هدایت شان کرده وآنهاصاحبان خردهستند. ازاین آیه وسایر آیات استفاده میشود، که راه صحیح تدبیر ومشورت کردن دراستفاده ازاهل دانش، افرادخبره وروشن، اهل ایمان وخرداست؛ خداى تعالى به طرق مختلف و اسلوبهاى متنوع به اين حقيقت اشاره نموده، ازآن جمله فرموده:" أَفمَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها؟" (انعام:122) آیاکسی که مرده دل بود پس اورا زنده گردانیدیم وبرایش نوری پدیدآوردیم تادرمیان مردم راه برود، مانند کسی است که درمیان تاریکیها قراردارد، راهی بسوی روشنی ندارد؟
" هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ"(زمر:9)آیاکسانی که می دانند باکسانی نمی دانند، برابراند؟
" يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ"(مجادله:11) خداوند کسانی را که ایمان آورده اند وکسانی را که به آنان علم بخشیده اند، رتبه بسیاربالامی بخشد.
سیدمحمد حسین طباطبایی دراین باره گفته است: «هيچ ترديدى نداريم در اينكه حيات انسانى، حياتى است فكرى، نه چون حيوانات غريزى و طبيعى، زندگى بشر سامان نمىگيرد مگر به وسيله ادراك كه ما آن را فكر مىناميم و از لوازم فكرى بودن زندگى بشر يكى اين است كه هر قدر فكر صحيحتر و كاملتر باشد قهرا زندگى انسانى استوارتر خواهد بود، پس زندگى استوار در هر سنتى كه باشد و در هر طريقى كه افتاده باشد طريقى سابقهدار، يا بىسابقه، ارتباط كامل با فكر استوار دارد و زندگى استوار مبتنى و مشروط به داشتن فكر استوار است، حال هر قدر استوارى فكرى بيشتر باشد استوارى زندگى بيشتر و هر قدر آن كمتر باشد اين نيز كمتر خواهد بود» (طباطبایی، 1374، ج5: 414)
از نظر قرآن سخن و اندیشه درست و محکم مایه اصلاح رفتار و مغفرت گناهان است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً (احزاب: 70) يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً (احزاب: 71)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد و سخن درست بگوييد. خدا كارهاى شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بيامرزد. و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند به كاميابى بزرگى دست يافته است. در این دو آیه از ارتباط و ثیق میان ایمان، تقوی، اندیشه درست و استوار، واصلاح رفتار و پیروزی وکامیابی بزرگ، سخن گفته شده است. بنابراین در مشاوره اسلامی وقتی به مؤفقیت وکامیابی نایل میشویم که فضای مشاوره، افزون برجو مملو از تفاهم وصمیمیت، آکنده از ایمان، تقوی و تدبیر صحیح، باشد. باستفاده از آیات و روایات اسلامی، شاخصها وملاکهای مشاوره مطلوب اسلامی را، به عنوان ویژگیهای مشاوره دینی بیان میکنیم
ملاکها وشاخصهای مشاوره؛
براساس توجه به ویژگیهای مطلوب درمشاورو مراجع ونیز توجه به فرایند مشاوره، شاخصهای ذیل به عنوان چارچوب مشاوره کارآمد واثربخش ازآموزههای اسلامی قابل استنباط است.
1 رشد مراجع هدف اصلی در تدبیرمشاوره؛
درمنطق اسلامی مشاوره، ماموریت ذاتی مشاور این است که با تلاش وافر خود بتواند بهترین راهحل مشکل برای مراجع خود بیابد، کمترین قصور و تقصیر در ارتباط با حل مشکل مراجع، پذیرفتنی نیست؛ براساس منطق دینی خیانت مشاور افزون براینکه گناه است میتواند برسرنوشت فرزندان او نیزتأثیر منفی داشته باشد:وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً ( نسا:9) بايد از خداى بترسند كسانى كه اگر پس از خويش فرزندانى ناتوان بر جاى مىگذارند، از سرنوشت آنان بيمناكند. بايد كه از خدا بترسند و سخن عادلانه و به صواب گويند. در سخنان امام علی (علیه السلام) درباره خیانت کسانی که کار مردم به آنها سپرده شده است ویا از او نظر خواهی می کنند، پست ترین وبدترین خیانت ها وبزرگترین بدیها وپدید آورنده عذاب سوزان الاهی، دانسته شده است. (غررالحکم، 3/454)
2 رعایت انصاف وبیطرفی درمشاوره؛
امام صادق(علیه السلام) فرمود درمشاوره اگرچه مراجع دشمن تواست باید باکمال انصاف و بیطرفی به عنوان امین رعایت حال او را مدنظر داشته باشی، اگر ضارب وقاتل امام علی(ع) مرامین بشمارد، وازمن نظر خیرخواهانه و راهحل طلب کند، درصورتی که درخواست او را بپذیرم، حتما امانت را درحق او رعایت خواهم کرد.(تحف العقول:374)
3 تلاش کافی برای یافتن راهحل مناسب؛
مشاور نباید به صرف جرقه زدن یک راهحل بلافاصله آن رابرای مراجع پیشنهاد نماید، بلکه باید دراطراف آن بسیار بیاندیشد تا ازجمیع جهات آن را مفید و کارساز تشخیص دهد، امام صادق(علیه السلام) دراین باره دستورالعمل لقمان برای فرندش راروایت میکند: «هرگاه با گروهی مسافرت کردی با انها درکارخودت وکارشان بسیارمشورت کن، به صورت شان لبخند بزن ونسبت به توشه راه تان با سخاوت باش، هرگاه شمارا به پذیرایی فراخواند، اجابت کن، وهرگاه ازشما کمک خواست به انها کمک کن وباید درسه کار برآنها سرآمد باشی درسکوت طولانی، دربسیارخواندن نمازو درسخاوت وبخشش نسبت به توشه و وسیله نقلیه ات برای آنها، وقتی شمارا برحقی شاهد گرفتند، باید درادای گواهی بنفع آنان حاضر شوی، هرگاه درکاری ازشمامشورت خواستند، باتمام وجود تلاش کن تارای خوب برای شان ارایه نمایی اما ازارایه زود هنگام نظرت خودداری کن مگراینکه مساله برایت کاملا ثابت وقطعی شود، دقت کافی کرده باشی، به مشورتی پاسخ مده مگرآنکه درباره آن درحال ایستادن، خوابیدن، خوردن ونمازخواندن، اندشیده باشی، درحالیکه فکر واندیشه حکیمانه ات را به صورت مستمر، برای یافتن راهحل بکارگرفته باشی، پس بدرستی که کسی که اندیشه خیر خواهی خودرابرای مراجع، خالص وناب نسازد، خداوند رأیش را از او سلب و امانتش را از او پس میستاند...» (کافی: 8 ،348)
4 پرهیز ازارایه راهحلهای مشتری پسندانه؛
برخی افراد مبتلا به مشکل، روحیه لجوجانه، خود پسندانه دارند، چند چهره واحمق هستند، بنابراین، اقناع این افراد، کاردشوار وسخت است، مشاور نمیتواند، باب طبع آنها راهحلهای مشتری پسندانه ارایه نماید، بلکه تا زمانی که آنان آمادگی روانی و ذهنی برای پذیرش راهحل پیدا نکرده اند، ازارایه نظر خودداری نمایند، مشاور در همه حال باید رای و نظرش براساس صلاح واقعی مراجع باشد. اما صادق(ع) فرمود: نباید نخستین مشاور باشی(خود را در مقام نظر وتدبیر بالاتر از همه بدانی که خودرا بینیاز ازفکر و تدبیرفرض کنی) ازارایه نظرخام و نسنجیده خودداری کن،ازاظهار نظر زودهنگام اجتناب کن، به افراد خودراءی وخودپسند، کمعقل، چند چهره و لجباز، مشورت مده و باید ازخدا درباره اظهار نظرموافق هوس افراد بترسی، چه اینکه سازش باهوای نفس مراجع، نشانه پستی، و گوشدادن به سخنان آنان خیانت است.( بحارالأنوار: 72 ص 105 باب 48 المشورة و قبولها و من ينبغي)
درمنطق مشاوره اسلامی، مشاورنمیتواند ادعای همه فهمی نماید، درصورتی که برای حل مشکل مراجع، تدبیر وطرح نیکو دارید، آن را بیان کنید، اما اگر راهحلی رابرای آن نمیدانید، باید او را به مشاور مورد اطمینان ارجاع بدهید، چنانکه امام سجادفرمود: وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَشِيرِ فَإِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأْياً حَسَناً أَشَرْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ لَهُ أَرْشَدْتَهُ إِلَى مَنْ يَعْلَمُ (الفقیه ج2ص618باب الحقوق)
مراجع باید برای حل مشکلش با خلوص تمام به خدا توجه کند، اوباید درک کند که بازشدن تمام گرههای کور دردستان خداوند است. ازاین جهت باید درمرحله اول باخدا مشورت نماید، مشاوره با خدا دراین است که ازخداوند خیر خود را بطلبد، به این نحو:خدایا درحل مشکل من آنچه خیر وصلاح من است فراهم نما ودر ذهن و تدبیر مشاور نشان بده: امام صادق(ع)فرمود: قَالَ إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَمْراً فَلَا يُشَاوِرْ فِيهِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ حَتَّى يَبْدَأَ فَيُشَاوِرَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُشَاوَرَةُ اللَّهِ تَعَالَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ تَبْتَدِئُ فَتَسْتَخِيرُ اللَّهَ فِيهِ أَوَّلًا ثُمَّ تُشَاوِرُ فِيهِ فَإِنَّهُ إِذَا بَدَأَ بِاللَّهِ أَجْرَى لَهُ الْخِيَرَةَ عَلَى لِسَانِ مَنْ يَشَاءُ مِنَ الْخَلْقِ(وسائلالشيعة ج 8 ص 74 باب 6)
هرگاه درکاری خواستید مشورت کنید، نخست با خداوند مشورت نمایید، گفته شد،جانم فدایت، مشاوره با خداوند چگونه است؟ فرمود:درابتدا ازخداوند خیر وصلاح خودرا می طلبی سپس با مردم مشاوره میکنی بدرستی که خیر خواهی ازخداوند، باعث میشود که اوخیر وصلاحت را بر زبان مشاور جاری سازد.
براساس سفارش امام صادق( علیه السلام)مراجع برای انتخاب مشاور درامور مربوط به دین باید به پنج ویژگی مشاور توجه داشته باشد، عقل، دانش، تجربه، دلسوزی، و تقوای الاهی، با توجه به این ویژگیها میتواند براساس نظر مشاور تصمیم بگیرد و برخدا توکل کند این کار او را به حقیقت رهنمون میشود، کسی را که ازنظر تدبیرو عقل نمیپسندد، نباید مشاورخود قراردهد اگرچه وی درتدبیر ودرایت مشهورباشد. هرگاه کسی را که دلت او را میپسندد، درمشاوره پذیرفتی نباید با دستورات و راهحلهای او مخالفت کنی! حتی اگر رای و نظر او برخلاف طبع تو باشد نفس تو از پذیرش حق ابا دارد پس نباید با دستورات مشاور خود مخالفت نمایی.
دروایت دیگر امام صادق علیه السلام ازپیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نقل میکند:مشاوره با انسان خردمند خیرخواه، مایه رشد، برکت و توفیق ازسوی خداوند است؛ پس هرگاه ا نسان خیرخواه و خردمند به چیزی مشورت داد، نباید مخالفت نمایی زیرا که دراین مخالفت هلاکت نهفته است. (وسائلالشيعة: ج 12 ص 42 باب استحباب مشاورة التقي العاقل)
مشاوره مطلوب آن است که برای مراجع تحول درونی ایجاد کند یکی از تحولات درونی تقویت توان تصمیمگیری است. مهمترین مساله درزندگی انسانها پذیرش مسؤلیت است، مسؤلیت پذیری، همراه با نوع شجاعت و بالابردن روحیه جسارت و خطرپذیری است؛ بسیاری ازنا تواناییها ریشه درمسؤلیت گریزی دارد، مشاوره مطلوب ازنظر اسلام، مشاورهای است، که حس مسؤلیتپذیری مراجع و قدرت تصمیمگیری او را تقویت کند. حل ریشهای مشکلات روانی مراجع در ایجاد تحول درونی است، «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(زمر:18) پس به بندگان من که به سخنان گوش فرا میدهند، اما بهترین آنها را به کار میگیرند، مژده بده، آنها کسانی اند که خداوند هدایت شان کرده وآنها صاحبان خردهستند. درآیه شریفه، مهمترین نکته، کاربست بهترین راهحلها معرفی شده است، نه صرفا آشنایی و شناخت راهحلها بنا براین مناسبترین مشاوره آن است که در مراجع ادراک عمیقی نسبت به پذیرش مسؤلیت ایجاد کند وسرانجام آن تصمیمگیری مناسب است. دراسلام، ملاک ارزش واهمیت انسان کار و تلاش خود اوست: (أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى| وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى| وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى( النجم : 38، 39،40 )
هیچ کسی بارگناه دیگری را بردوش نمیگیرد، برای هرانسانی بهرهی ج زکار و تلاش خودش نیست، بدرستی که تلاش او بزودی دیده خواهدشد.
ازنظر قران رشد و انحطاط انسان براثر تلاش خود اوست؛ بارفتار مناسب رشد پیدامیکند، بارفتارنامناسب گرفتار عواقب وپیامدهای اعمال خود میگردد، هنر مشاوره این است که او را دریافتن مسیر رشد مسؤلیت شناس و تصمیم گیرنده بار آورد.
فضای مشاوره باید فضای آزدانه، صمیمانه، و صادقانه باشد، تا زمینه مناسب برای بیان تمام امور مربوط به حل مشکل فراهم آید، درمشاورهای که مراجع ازبیان مسایل مربوط به حل مشکل امتناع دارد، امکان یافتن راهحل نیز دشوار خواهد بود، مشاوره کارآمد، مشاورهای است که درعمق فضای ذهنی و روانی مراجع نفوذ میکند، تا مراجع دریک احساس همدلانه و صمیمانه ازکتمان پرهیزکند. غالب افراد با فراهم بودن زمینه اعتماد، صادقانه به طرح مشکلش میپردازد، بنا براین فراهم شدن فضای مطمیین و صمیمی حاصل تعامل مشاور و مراجع است، مراجع مسؤلیت دارد که از کتمان مسایل مربوط به حل مشکل پرهیز کند، و مشاور مسؤلیت داردکه به عنوان امانت دار، از افشای راز زندگی مراجعان، پرهیز کند. اما علی میفرماید:« من کتم الاطباء مرضه خان بدنه» یا حدیثی دیگر: «من كتم مكنون دائه عجز طبيبه عن شفائه» (غررالحکم: 484) هرکه بیماری خود را ازپزشکان مخفی میکند به بدنش خیانت میکند. هرکه راز دردش را مخفی نماید پزشک او، از درمانش ناتوان خواهدشد. تسری حکم روایت در مورد مشاوره، به این است که اولا درمشاوره به درمان بیماری روانی پرداخته میشود، بنابراین، ناتوانی مراجع در حل مشکل، نوعی بیماری است. ثانیا، میتوان با الغا خصویت بیمار و پزشک، از تناسب موضوع و محمول نوعی عمومیت را از روایت، بدست آورد، به این مفهوم که برای حل هرمشکلی راهحلی وجود دارد، دریافتن راهحل نباید، بیمورد مخفیکاری ورازداری نمود، بنابراین مراجع نباید مسایل مربوط به حل مشکل را از مشاور مخفی نماید.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِنَّ الْمَشُورَةَ لَا تَكُونُ إِلَّا بِحُدُودِهَا فَمَنْ عَرَفَهَا بِحُدُودِهَا وَ إِلَّا كَانَتْ مَضَرَّتُهَا عَلَى الْمُسْتَشِيرِ أَكْثَرَ مِنْ مَنْفَعَتِهَا لَهُ فَأَوَّلُهَا أَنْ يَكُونَ الَّذِي تُشَاوِرُهُ عَاقِلًا وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً وَ الثَّالِثَةُ أَنْ يَكُونَ صَدِيقاً مُؤَاخِياً وَ الرَّابِعَةُ أَنْ تُطْلِعَهُ عَلَى سِرِّكَ فَيَكُونَ عِلْمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ بِنَفْسِكَ ثُمَّ يُسِرَّ ذَلِكَ وَ يَكْتُمَهُ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ عَاقِلًا انْتَفَعْتَ بِمَشُورَتِهِ وَ إِذَا كَانَ حُرّاً مُتَدَيِّناً أَجْهَدَ نَفْسَهُ فِي النَّصِيحَةِ لَكَ وَ إِذَا كَانَ صَدِيقاً مُؤَاخِياً كَتَمَ سِرَّكَ إِذَا أَطْلَعْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِذَا أَطْلَعْتَهُ عَلَى سِرِّكَ فَكَانَ عِلْمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ تَمَّتِ الْمَشُورَةُ وَ كَمَلَتِ النَّصِيحَةُ (وسائلالشيعة : ج 12ص 43 باب استحباب مشاورة التقي العاقل) مناسب نیست که مشاوره جز در چارچوب ضوابط خود انجام شود، درغیر این صورت زیانش بیشتر ازسودآن است، این ضوابط عبارتنداز:
1 مشاورعاقل و خردمند باشند
2 آزاده و دیندارباشد؛
3 دوست صمیمی باشد؛
4 رازدار باشد؛
اگرمشاورخردمند باشد ازمشاورتش سود میبری، اگر آزاده و متدین باشد، تمام تلاش خود را برای خیرخواهی توبکار میبندد، اگردوست صمیمی توباشد، اسرار تو را که براو آشکار نمودهای فاش نخواهد کرد، و هرگاه که راز خود را بر او ظاهر ساختی، علم او بر اسرارت مانند علم خودت برآنها ست، در این وقت مشورت به پایان میرسد و خیرخواهی به کمال.
اگرچه در این روایت به ویژگیهای مشاورتوجه شده است اما مشاوره مطلوب، برخاسته از شرایط و ویژگیهای مثبت مشاور، ومراجع است، اسلام، تاکید بر مسؤلیتپذیری هریک از مشاور و مراجع در کارآمدی مشاوره دارد، در روایتی دیگر با عبارت روشنتر با اشاره به ویژگیهای مثبت مشاور، مشاوره مطلوب را ناشی از شرایط درست مراجع و مشاور مطرح میکند:
قَالَ الصَّادِقُ ع شَاوِرْ فِي أُمُورِكَ مَا يَقْتَضِي الدِّينُ مَنْ فِيهِ خَمْسُ خِصَالٍ عَقْلٌ وَ عِلْمٌ وَ تَجْرِبَةٌ وَ نُصْحٌ وَ تَقْوَى فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَاسْتَعْمِلِ الْخَمْسَةَ وَ اعْزِمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ ذَلِكَ يُؤَدِّيكَ إِلَى الصَّوَابِ ( مستدركالوسائل: ج 8 ص: 44 باب 21 ) در مشورت درکارهایت، که لازمه دینداری است باید بامشاور خردمند، دانا، با تجربه، دلسوز و خیرخواه و با تقوا، مشاوره نمایی، اگرچنین مشاوری نیافتی باید خود این پنج ویژگی را بکارگیر و تصمیم بگیر و بر خدا توکل نما بدرستی که تورا به راه صواب خواهد کشاند.
اسلام درتمام امور بویژه درمشاوره، که جریان رشد وتقویت فکر و اراده است، بردو ویژگی بیش از ویژگیهای دیگر تاکید دارد: خردمندی و دینورزی، به همین جهت در روایاتی فراوان، ازمشاوره با افراد ذیل نهی شده است:
امام علی ازمشاوره افراد کودن برحذرداشته است زیرا احمق نمیتواند تو را به خیر رهنمون شود اگرچه اخرین تلاش خودرا برایت بکاراندازد، امیدی نمیرود که بدیی را از تو دورنماید، چه بسا که بخواهد بتو منفعتی رسانداما ناخواسته زیان میرساند، پس مرگش بهتر اززندگی اوست و خاموشی او بهتر از سخن گفتن اوست، دور بودنش بهتر از نزدیک بودن اوست.
وَ أَمَّا الْأَحْمَقُ فَإِنَّهُ لَا يُشِيرُ عَلَيْكَ بِخَيْرٍ وَ لَا يُرْجَى لِصَرْفِ السُّوءِ عَنْكَ وَ لَوْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ رُبَّمَا أَرَادَ مَنْفَعَتَكَ فَضَرَّكَ فَمَوْتُهُ خَيْرٌ مِنْ حَيَاتِهِ وَ سُكُوتُهُ خَيْرٌ مِنْ نُطْقِهِ وَ بُعْدُهُ خَيْرٌ من قربِهِ . (کافی ج2 ص:639)
ازمشاوره با دروغگو باید پرهیز کرد زیرا زندگیت بااو گوارا نشود سخن تو را بدیگران نقل کند وسخن دیگران را بتو آرد هرگاه افسانه به پایان رسد با افسانه دیگر میآمیزد هرگاه سخن راست گوید کسی باورنکند، میانه مردم تخم دشمنی بیافشاند ودر سینهها بذر کینه برویاند پس ازخدا بترسید وخدا را بپایید.« أَمَّا الْكَذَّابُ فَإِنَّهُ لَا يَهْنِئُكَ مَعَهُ عَيْشٌ يَنْقُلُ حَدِيثَكَ وَ يَنْقُلُ إِلَيْكَ الْحَدِيثَ كُلَّمَا أَفْنَى أُحْدُوثَةً مَطَّهَا بِأُخْرَى حَتَّى إِنَّهُ يُحَدِّثُ بِالصِّدْقِ فَمَا يُصَدَّقُ وَ يُغْرِي بَيْنَ النَّاسِ بِالْعَدَاوَةِ فَيُنْبِتُ السَّخَائِمَ فِي الصُّدُورِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ انْظُرُوا لِأَنْفُسِكُمْ» (کافی ج2 ص:639)
براساس سفارش رسول خدا(ص) به امام علی (ع) نباید باانسان بخیل و بزدل وترسو مشورت کرد زیرا انسان ترسوراه نجات وبرون رفت ازمشکل راتنگ میسازد، بافرد بخیل نباید مشورت کرد زیرا او انسان را ازاهداف عالییش بازمی دارد، نباید بافردحریص مشورت کرد زیرااو بدی بخل و ترس را برایت می آراید. ای علی بدان که ترسویی، بخل ورزی و آزمندی غریزه واحدی هستند که منشا گردآوری آنها بدگمانی به خداونداست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ لَا تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرِ الْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ وَ لَا تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّهُمَا وَ اعْلَمْ يَا عَلِيُّ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ (بحارالأنوار :ج 72 ص 101 باب 48المشورة و قبولها و من ينبغي)
امام علی فرمود: «اللجوج لارأی له.» ( غرر و درر، ج1ص:937) انسان لجباز هیچ اندیشه ونظری ندارد،
امام صادق(ع) به یکی ازیارانش به نام عمار سفارش میکند: اگر دوست داری نعمت های خداوند برایت استمرار داشته باشد، دوستی برایت کامل شود، زندگیت بسامان گردد، نباید با افراد بردهمنش، و افراد فرومایه مشورت کنی زیرا اگر آنان را امین قراردهی به تو خیانت میکند، واگر برایت سخن گوید، به تو دروغ میگوید واگرمیل تو را به چیزی جلب کند، تو را خوارسازد اگر به تو وعده دهد، خلف وعده نماید. (وسائلالشيعة ج :12ص:31 باب كراهة مشاركة العبيد و السفل)
بدون تردید ارزش انسانی دراسلام براساس طبقات اجتماعی نمیباشد، بنابراین منع ازمشورت با بردگان، به مفهوم نگاه تحقیرآمیز به طبقه خاص اجتماعی نیست، بلکه این منع ناشی از وضعیت برخاسته از منش بردگی است آنان به دلیل شرایط سخت و ویژهی که بامحدودیت های زیادی همراه است، فرصت کافی برای آموزش و تقویت فکر واندیشه ندارند از این رو هم از نظر شناخت راهحلهای مناسب و هم از نظر قدرت و توان اراده، درسطح مطلوبی قرار ندارند، بنابراین راهحلهای آنان، به رشد وپیشرفت مراجع نمیانجامد، افراد فرومایه صلاحیت برای مشاوره ندارند، زیرا آنان به علت ضعف اراده از فرصتهای آماده برای رشد و پیشرفت خوداستفاده نکرده اند، ازاین جهت دریافتن راهحلهای کارآمد، ناتوان هستند، بنابراین نه توان مناسب درکسب ارزشهای انسانی دارند، ونه اراده در ارایه پیشنهادهای سازنده دارند
اسلام نسبت به تمام مسایل انسانی نگاه جامع وچند سویه دارد، مشاوره که یک پدیده اجتماعی است، کارآمدی صرف آن مد نظر اسلام نیست، بلکه آثار و پیامدهای تربیتی آن در بعد معنوی نیزمورد تاکید اسلام است؛ انسان مومن درعین اینکه در برابر پدیدههای انسانی و اجتماعی باز و منبسط است، نباید نفوذپذیر و منفعل باشد. بنظر میرسد که دو شاخص در مشاوره مطلوب، ازاهمیت بیشتری برخوردار است، وآن دو: دینداری وخردورزی است راز تاکید اسلام بردین ورزی و امانتداری در این است که مشاور ازطریق مشاوره برزندگی مراجع تأثیر مینهد، اگرمشاور دیندار نباشد، دامنه این تأثیر هرگز در نقطه مورد مشاوره محدود نخواهد شد، بیم آن میرود که مراجع در سایر امور تحت نفوذ مشاور قرارگیرد، ازاین رو مراجع مسؤلیت دارد، که درانتخاب مشاور، تنها به تخصص نیاندیشد بلکه با توجه و اخلاص به خداوند، از مشاور امین، دیندار و خردمند بهره گیرد. قرآن در آیه شریفه زمر تشخیص بهترین راهحل را، نشانه خردمندی وراهیافتگی مطرح نموده است:
به بندگانم بشارت ده همان كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نيكوترين آنها پيروى مىكنند آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند. (الزمر:18) ازنظر قرآن بهترین راهحل، توسط موحدان خردمند وصاحبان کردارشایسته ارایه میشود: « وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ» (فصلت: 33)
اسلام بر رشد خرد و جریان تفکر واندیشه اهمیت زیادی قایل است، مهمترین عنصر در مشاوره خردورزی است این ویژگی کارآمدی واثربخشی مشاوره را هدف قرارداده است.مشاوره مطلوب تنها به حل مشکل موردمشاوره، نمیانجامد. بلکه بایدحدی از رشد وکارآمدی به مراجع ارایه شود، که وی جسارت و جرات تصمیمگیری درباره سایر مشکلات خود رانیز پیدانماید، درآیه مبارکه 18 زمر، شیوه برخورد بامشکل را مطرح میکند، درتمام مشکلات راه عقلانی درقدم نخست تشخیص مشکل سپس توجه به راهحلهای گوناگون، سرانجام گزینش خردمندانه یعنی بهترین راهحل وکاربست آن است.
مسؤلیتپذیری وکاربست راهحلهای مشاوره، اهمیت خاصی دارد، اسلام بر الزام مراجع نسبت به پیروی نظر مشاور تاکید دارد، زیرا هدف ازمشاوره حل مشکل مراجع است اگرمراجع در کاربست نظر مشاوراقدام نکند، تمام تلاشها بیهوده و عبث خواهد بود.
ویژگیهای مشاوره ازنظر اسلام
نویسنده محمدصادق عادلی
مقدمه:
درادبیات دینی مشاوره با عنوان های چون استفاده ازخرد واندیشه دیگران، مایه رشد، یمن،توفیق الاهی،برکت، پشتوانه قوی، دوراندیشی، حصار ایمن از ملامت و پشیمانی، حزم و اتقان کار، یادشده است. مشاوره درزندگی بشرامروز به عنوان ضرورت و پدیده تخصصی، درامور گوناگون، مطرح شده است، اما آنچه ضرورت دارد این است که چگونه میتوان این ظرفیت مهم علمی و منطقی را براساس اصول و ارزشهای اسلامی بنیان کرد و برشالوده افکار نورانی اسلام، بنای آنرا پی افگند؟ دراین نوشته ما بخشی ازاین مسئولیت علمی و اسلامی راانجام می دهیم بیان ویژگیهای مشاوره ازنظر اسلام، اقدامی است که بخشی ازفرایند بنای مشاوره اسلامی را بنیان مینهد.
مشاوره، به عنوان یک اقدام یاورانه اهل نظر و تخصص برای مراجع در جهت شناخت مشکل و پیداکردن راهحل منطقی وایجاد انگیزش برای مراجع در جهت اقدام به حل مشکل است. مشاوره با این مفهوم ، تنها ارایه اطلاعات و دستورالعمل برای انجام کار، تشویق وترغیب صرف نیست، بلکه مجموعه فعالیتی است که برای مراجع امکان شناخت مشکل، کیفیت برخورد بامشکل، پیداکردن راهحل منطقی و انگیزه عمل براساس شناخت صحیح را فراهم میآورد. بنا براین باید مشاورهم از نظر قدرت فکری ودانشی، هم ازنظر مهارت های تعاملی و هم ازنظر صداقت و امانتداری، قابل اعتماد باشد، تا بتواند درجریان مشاوره، اطمینان واعتماد مراجع را جلب نماید، اسلام، به عنوان دین جامع و زنده، برای مشاوره مطلوب، ویژگیها و شاخص هایی را معین کرده است، کاربست مجموعه آموزهای اسلامی، جریان مشاوره را، پویا و اثربخش میسازد، بنابراین ضرورت دارد که دراین پژوهش مجموعه ازشاخص و ویژگیهای مشاوره را ازدیدگاه اسلامی مورد مطالعه و بررسی قراردهیم.
اهمیت و ضرورت مشاوره
بدون تردید، امروز پیچیدگیهای زندگی اجتماعی، شدت بیشتری یافته است، پیداکردن راهحل درست در زندگی، کار سخت و دشواراست، ازاین رو همه انسان ها نیازمند کمک درپیدا کردن راهحل هایی درزندگی خود است. و جود بنگاههای تخصصی مشاوره در امور مختلف زندگی چون تحصیل، مشاغل، ازدواج، تربیت و... درزندگی امروزه،یک ضرورت اجتماعی است، دراین میان بیان ویژگیها و شاخصهای مشاوره اسلامی، ازدو جهت ضرورت دارد: نخست برای اهل نظر و تحقیق وقوف به ویژگیها و شاخصهای مشاوره اسلامی را فراهم میآورد. درمرتبه بعد، امکان استفاده عملی مشاوره اسلامی را برای مشاوران میسر میسازد. مشاوره اسلامی به دلیل استناد به وحی چارچوب مطمینی را برای مشاور ومراجع فراهم میکند. اطمینان واعتماد قلبی زمینه ساز ایجاد جوهمکاری و تفاهم میان مشاور ومراجع است، ودر پویایی جریان مشاوره کمک موثری خواهد کرد.
واژه شناسی؛
مشاوره درلغت به مفهوم تبادل رای ونظر میان دویا چند نفر برای یافتن امری مفیداست؛ زیرا شورا در اصل از «شار العسل» گرفته شده است كه به معناى بيرون آوردن عسل از كندو و عسل استخراج شده است.( معجم مقاييس اللغة، ج 3، ص 226؛ المفردات، ص 270؛ لسان العرب، ج 7، ص 233)
دراصطلاح، میان صاحب نظران مشاوره تفاوت نظر وجود دارد، اما میتوان گفت که تعریف مناسبتر در بیان برخی ازانها وجود دارد، اما مناسب است قبل از بیان تعریف مشاوره، مؤلفههای اصلی مشاوره را به عنوان ملاک یک تعریف مناسب از مشاوره مطرح نماییم؛
مؤلفههای مشاوره؛
اول درمشاوره فضای عاطفی و صمیمانه ضرورت دارد، تامیان مراجع و مشاور رابطه عاطفی مناسب برقرارشود.
دوم درمشاوره هدف اصلی کمک به مراجع درجهت شناخت وحل مشکل است. بنا براین مراجع با مشکل عاطفی یا موانع دیگر مواجه است.
سوم در مشاوره فرایند رشد و تکامل نهفته است، ازاین رو، باید با همکاری مراجع و تلاش جامع مشاور، ازمشاوره فایدهای عاید دو طرف بویژه مراجع شود.
چهارم میان مراجع و مشاور باید رابطه حضوری ومستقیم برقرارشود، درغیراین صورت امکان تحقق هدف مشاوره ممکن نیست، زیرا مشاهده وضع ظاهری مراجع برای شناخت وی توسط مشاور، بسیارمهم و تعیین کننده است.
پنجم درجریان مشاوره، خودشناسی و یادگیری فرایندهای تصمیمگیری بسیارمهم و ارزشمند است.
ششم مراجع ازطریق مشاوره میتواند طرح ریزی برنامهریزی ویافتن راهحلهای منطقی را فرا بگیرد تاخود در مواجهه با مشکلات دیگر قادربه تصمیمگیری مناسب بدون نیاز به مشاور باشد.
تعریف مشاوره؛
با توجه به ملاک فوق تعریف ذیل مناسب به نظر میرسد: « مشاوره فعالیتی تخصصی، یاورانه، حضوری، هدفدار، عاطفی-ذهنی میان مراجع( فردگرفتارمشکل)و مشاور(فردی که دربرقراری رابطه حسنه و حل مشکلات کنشی تخصص دارد) است؛ مراجع درمشاوره درجو مملو ازت فاهم و همدلی، آزادانه، صادقانه به طرح مشکل خود با مشاور میپردازد، بعد ازتجزیه و تحلیل مشکل وخودشناسی بهتر و عمیقتر، باکمک مشاور توان تصمیمگیری مناسب در جهت حل کنشی مشکل خود بدست میآورد.» (شفیع آبادی، عبدالله، 1388: 10)
خاستگاه مشاوره؛
مشاوره به مفهوم تخصصی خود، درجامعه غربی ظهور و بروز یافته است، ولی نمیتوان مشاوره را که یک نیاز بشری است و مورد تایید اسلام است، محصول و فراورده جامعه خاصی دانست؛ بلکه اصل مشاوره به مفهوم عام خود، به صورت رسمی، در اسلام به عنوان یک مسئولیت دینی، بکاربرده شده است، از این جهت مشاوره یک اصل قرآنی درفرهنگ مسلمانان است. هدف مشاوره دراسلام، احترام به شخصیت افراد، مشارکت پذیری درمسایل گوناگون اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و...، رشد جریان نظروتفکر، ایجاد اعتماد میان افراد جامعه، تقویت تصمیمگیری و پویاسازی فرهنگ اجتماعی است.
ازسوی دیگر، تضارب آرا وتبادل افکار، صرفا یک امرساده و عوامانه نیست، بلکه در اسلام مشاوره امری است عقلانی، هدفمند، دارای ملاک و ساخت مناسب و پویا برای یافتن بهترین راهحل، درجهت مبارزه با مشکلات فردی و احتماعی است.
«فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(زمر:18) پس به بندگان من که به سخنان گوش فرامیدهند، امابهترین آنها را به کارمیگیرند، مژده بده، آنها کسانی اند که خداوند هدایت شان کرده وآنهاصاحبان خردهستند. ازاین آیه وسایر آیات استفاده میشود، که راه صحیح تدبیر ومشورت کردن دراستفاده ازاهل دانش، افرادخبره وروشن، اهل ایمان وخرداست؛ خداى تعالى به طرق مختلف و اسلوبهاى متنوع به اين حقيقت اشاره نموده، ازآن جمله فرموده:" أَفمَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها؟" (انعام:122) آیاکسی که مرده دل بود پس اورا زنده گردانیدیم وبرایش نوری پدیدآوردیم تادرمیان مردم راه برود، مانند کسی است که درمیان تاریکیها قراردارد، راهی بسوی روشنی ندارد؟
" هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ"(زمر:9)آیاکسانی که می دانند باکسانی نمی دانند، برابراند؟
" يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ"(مجادله:11) خداوند کسانی را که ایمان آورده اند وکسانی را که به آنان علم بخشیده اند، رتبه بسیاربالامی بخشد.
سیدمحمد حسین طباطبایی دراین باره گفته است: «هيچ ترديدى نداريم در اينكه حيات انسانى، حياتى است فكرى، نه چون حيوانات غريزى و طبيعى، زندگى بشر سامان نمىگيرد مگر به وسيله ادراك كه ما آن را فكر مىناميم و از لوازم فكرى بودن زندگى بشر يكى اين است كه هر قدر فكر صحيحتر و كاملتر باشد قهرا زندگى انسانى استوارتر خواهد بود، پس زندگى استوار در هر سنتى كه باشد و در هر طريقى كه افتاده باشد طريقى سابقهدار، يا بىسابقه، ارتباط كامل با فكر استوار دارد و زندگى استوار مبتنى و مشروط به داشتن فكر استوار است، حال هر قدر استوارى فكرى بيشتر باشد استوارى زندگى بيشتر و هر قدر آن كمتر باشد اين نيز كمتر خواهد بود» (طباطبایی، 1374، ج5: 414)
از نظر قرآن سخن و اندیشه درست و محکم مایه اصلاح رفتار و مغفرت گناهان است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً (احزاب: 70) يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً (احزاب: 71)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد و سخن درست بگوييد. خدا كارهاى شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بيامرزد. و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند به كاميابى بزرگى دست يافته است. در این دو آیه از ارتباط و ثیق میان ایمان، تقوی، اندیشه درست و استوار، واصلاح رفتار و پیروزی وکامیابی بزرگ، سخن گفته شده است. بنابراین در مشاوره اسلامی وقتی به مؤفقیت وکامیابی نایل میشویم که فضای مشاوره، افزون برجو مملو از تفاهم وصمیمیت، آکنده از ایمان، تقوی و تدبیر صحیح، باشد. باستفاده از آیات و روایات اسلامی، شاخصها وملاکهای مشاوره مطلوب اسلامی را، به عنوان ویژگیهای مشاوره دینی بیان میکنیم
ملاکها وشاخصهای مشاوره؛
براساس توجه به ویژگیهای مطلوب درمشاورو مراجع ونیز توجه به فرایند مشاوره، شاخصهای ذیل به عنوان چارچوب مشاوره کارآمد واثربخش ازآموزههای اسلامی قابل استنباط است.
1 رشد مراجع هدف اصلی در تدبیرمشاوره؛
درمنطق اسلامی مشاوره، ماموریت ذاتی مشاور این است که با تلاش وافر خود بتواند بهترین راهحل مشکل برای مراجع خود بیابد، کمترین قصور و تقصیر در ارتباط با حل مشکل مراجع، پذیرفتنی نیست؛ براساس منطق دینی خیانت مشاور افزون براینکه گناه است میتواند برسرنوشت فرزندان او نیزتأثیر منفی داشته باشد:وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً ( نسا:9) بايد از خداى بترسند كسانى كه اگر پس از خويش فرزندانى ناتوان بر جاى مىگذارند، از سرنوشت آنان بيمناكند. بايد كه از خدا بترسند و سخن عادلانه و به صواب گويند. در سخنان امام علی (علیه السلام) درباره خیانت کسانی که کار مردم به آنها سپرده شده است ویا از او نظر خواهی می کنند، پست ترین وبدترین خیانت ها وبزرگترین بدیها وپدید آورنده عذاب سوزان الاهی، دانسته شده است. (غررالحکم، 3/454)
2 رعایت انصاف وبیطرفی درمشاوره؛
امام صادق(علیه السلام) فرمود درمشاوره اگرچه مراجع دشمن تواست باید باکمال انصاف و بیطرفی به عنوان امین رعایت حال او را مدنظر داشته باشی، اگر ضارب وقاتل امام علی(ع) مرامین بشمارد، وازمن نظر خیرخواهانه و راهحل طلب کند، درصورتی که درخواست او را بپذیرم، حتما امانت را درحق او رعایت خواهم کرد.(تحف العقول:374)
3 تلاش کافی برای یافتن راهحل مناسب؛
مشاور نباید به صرف جرقه زدن یک راهحل بلافاصله آن رابرای مراجع پیشنهاد نماید، بلکه باید دراطراف آن بسیار بیاندیشد تا ازجمیع جهات آن را مفید و کارساز تشخیص دهد، امام صادق(علیه السلام) دراین باره دستورالعمل لقمان برای فرندش راروایت میکند: «هرگاه با گروهی مسافرت کردی با انها درکارخودت وکارشان بسیارمشورت کن، به صورت شان لبخند بزن ونسبت به توشه راه تان با سخاوت باش، هرگاه شمارا به پذیرایی فراخواند، اجابت کن، وهرگاه ازشما کمک خواست به انها کمک کن وباید درسه کار برآنها سرآمد باشی درسکوت طولانی، دربسیارخواندن نمازو درسخاوت وبخشش نسبت به توشه و وسیله نقلیه ات برای آنها، وقتی شمارا برحقی شاهد گرفتند، باید درادای گواهی بنفع آنان حاضر شوی، هرگاه درکاری ازشمامشورت خواستند، باتمام وجود تلاش کن تارای خوب برای شان ارایه نمایی اما ازارایه زود هنگام نظرت خودداری کن مگراینکه مساله برایت کاملا ثابت وقطعی شود، دقت کافی کرده باشی، به مشورتی پاسخ مده مگرآنکه درباره آن درحال ایستادن، خوابیدن، خوردن ونمازخواندن، اندشیده باشی، درحالیکه فکر واندیشه حکیمانه ات را به صورت مستمر، برای یافتن راهحل بکارگرفته باشی، پس بدرستی که کسی که اندیشه خیر خواهی خودرابرای مراجع، خالص وناب نسازد، خداوند رأیش را از او سلب و امانتش را از او پس میستاند...» (کافی: 8 ،348)
4 پرهیز ازارایه راهحلهای مشتری پسندانه؛
برخی افراد مبتلا به مشکل، روحیه لجوجانه، خود پسندانه دارند، چند چهره واحمق هستند، بنابراین، اقناع این افراد، کاردشوار وسخت است، مشاور نمیتواند، باب طبع آنها راهحلهای مشتری پسندانه ارایه نماید، بلکه تا زمانی که آنان آمادگی روانی و ذهنی برای پذیرش راهحل پیدا نکرده اند، ازارایه نظر خودداری نمایند، مشاور در همه حال باید رای و نظرش براساس صلاح واقعی مراجع باشد. اما صادق(ع) فرمود: نباید نخستین مشاور باشی(خود را در مقام نظر وتدبیر بالاتر از همه بدانی که خودرا بینیاز ازفکر و تدبیرفرض کنی) ازارایه نظرخام و نسنجیده خودداری کن،ازاظهار نظر زودهنگام اجتناب کن، به افراد خودراءی وخودپسند، کمعقل، چند چهره و لجباز، مشورت مده و باید ازخدا درباره اظهار نظرموافق هوس افراد بترسی، چه اینکه سازش باهوای نفس مراجع، نشانه پستی، و گوشدادن به سخنان آنان خیانت است.( بحارالأنوار: 72 ص 105 باب 48 المشورة و قبولها و من ينبغي)
درمنطق مشاوره اسلامی، مشاورنمیتواند ادعای همه فهمی نماید، درصورتی که برای حل مشکل مراجع، تدبیر وطرح نیکو دارید، آن را بیان کنید، اما اگر راهحلی رابرای آن نمیدانید، باید او را به مشاور مورد اطمینان ارجاع بدهید، چنانکه امام سجادفرمود: وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَشِيرِ فَإِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأْياً حَسَناً أَشَرْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ لَهُ أَرْشَدْتَهُ إِلَى مَنْ يَعْلَمُ (الفقیه ج2ص618باب الحقوق)
مراجع باید برای حل مشکلش با خلوص تمام به خدا توجه کند، اوباید درک کند که بازشدن تمام گرههای کور دردستان خداوند است. ازاین جهت باید درمرحله اول باخدا مشورت نماید، مشاوره با خدا دراین است که ازخداوند خیر خود را بطلبد، به این نحو:خدایا درحل مشکل من آنچه خیر وصلاح من است فراهم نما ودر ذهن و تدبیر مشاور نشان بده: امام صادق(ع)فرمود: قَالَ إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَمْراً فَلَا يُشَاوِرْ فِيهِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ حَتَّى يَبْدَأَ فَيُشَاوِرَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُشَاوَرَةُ اللَّهِ تَعَالَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ تَبْتَدِئُ فَتَسْتَخِيرُ اللَّهَ فِيهِ أَوَّلًا ثُمَّ تُشَاوِرُ فِيهِ فَإِنَّهُ إِذَا بَدَأَ بِاللَّهِ أَجْرَى لَهُ الْخِيَرَةَ عَلَى لِسَانِ مَنْ يَشَاءُ مِنَ الْخَلْقِ(وسائلالشيعة ج 8 ص 74 باب 6)
هرگاه درکاری خواستید مشورت کنید، نخست با خداوند مشورت نمایید، گفته شد،جانم فدایت، مشاوره با خداوند چگونه است؟ فرمود:درابتدا ازخداوند خیر وصلاح خودرا می طلبی سپس با مردم مشاوره میکنی بدرستی که خیر خواهی ازخداوند، باعث میشود که اوخیر وصلاحت را بر زبان مشاور جاری سازد.
براساس سفارش امام صادق( علیه السلام)مراجع برای انتخاب مشاور درامور مربوط به دین باید به پنج ویژگی مشاور توجه داشته باشد، عقل، دانش، تجربه، دلسوزی، و تقوای الاهی، با توجه به این ویژگیها میتواند براساس نظر مشاور تصمیم بگیرد و برخدا توکل کند این کار او را به حقیقت رهنمون میشود، کسی را که ازنظر تدبیرو عقل نمیپسندد، نباید مشاورخود قراردهد اگرچه وی درتدبیر ودرایت مشهورباشد. هرگاه کسی را که دلت او را میپسندد، درمشاوره پذیرفتی نباید با دستورات و راهحلهای او مخالفت کنی! حتی اگر رای و نظر او برخلاف طبع تو باشد نفس تو از پذیرش حق ابا دارد پس نباید با دستورات مشاور خود مخالفت نمایی.
دروایت دیگر امام صادق علیه السلام ازپیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نقل میکند:مشاوره با انسان خردمند خیرخواه، مایه رشد، برکت و توفیق ازسوی خداوند است؛ پس هرگاه ا نسان خیرخواه و خردمند به چیزی مشورت داد، نباید مخالفت نمایی زیرا که دراین مخالفت هلاکت نهفته است. (وسائلالشيعة: ج 12 ص 42 باب استحباب مشاورة التقي العاقل)
مشاوره مطلوب آن است که برای مراجع تحول درونی ایجاد کند یکی از تحولات درونی تقویت توان تصمیمگیری است. مهمترین مساله درزندگی انسانها پذیرش مسؤلیت است، مسؤلیت پذیری، همراه با نوع شجاعت و بالابردن روحیه جسارت و خطرپذیری است؛ بسیاری ازنا تواناییها ریشه درمسؤلیت گریزی دارد، مشاوره مطلوب ازنظر اسلام، مشاورهای است، که حس مسؤلیتپذیری مراجع و قدرت تصمیمگیری او را تقویت کند. حل ریشهای مشکلات روانی مراجع در ایجاد تحول درونی است، «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(زمر:18) پس به بندگان من که به سخنان گوش فرا میدهند، اما بهترین آنها را به کار میگیرند، مژده بده، آنها کسانی اند که خداوند هدایت شان کرده وآنها صاحبان خردهستند. درآیه شریفه، مهمترین نکته، کاربست بهترین راهحلها معرفی شده است، نه صرفا آشنایی و شناخت راهحلها بنا براین مناسبترین مشاوره آن است که در مراجع ادراک عمیقی نسبت به پذیرش مسؤلیت ایجاد کند وسرانجام آن تصمیمگیری مناسب است. دراسلام، ملاک ارزش واهمیت انسان کار و تلاش خود اوست: (أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى| وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى| وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى( النجم : 38، 39،40 )
هیچ کسی بارگناه دیگری را بردوش نمیگیرد، برای هرانسانی بهرهی ج زکار و تلاش خودش نیست، بدرستی که تلاش او بزودی دیده خواهدشد.
ازنظر قران رشد و انحطاط انسان براثر تلاش خود اوست؛ بارفتار مناسب رشد پیدامیکند، بارفتارنامناسب گرفتار عواقب وپیامدهای اعمال خود میگردد، هنر مشاوره این است که او را دریافتن مسیر رشد مسؤلیت شناس و تصمیم گیرنده بار آورد.
فضای مشاوره باید فضای آزدانه، صمیمانه، و صادقانه باشد، تا زمینه مناسب برای بیان تمام امور مربوط به حل مشکل فراهم آید، درمشاورهای که مراجع ازبیان مسایل مربوط به حل مشکل امتناع دارد، امکان یافتن راهحل نیز دشوار خواهد بود، مشاوره کارآمد، مشاورهای است که درعمق فضای ذهنی و روانی مراجع نفوذ میکند، تا مراجع دریک احساس همدلانه و صمیمانه ازکتمان پرهیزکند. غالب افراد با فراهم بودن زمینه اعتماد، صادقانه به طرح مشکلش میپردازد، بنا براین فراهم شدن فضای مطمیین و صمیمی حاصل تعامل مشاور و مراجع است، مراجع مسؤلیت دارد که از کتمان مسایل مربوط به حل مشکل پرهیز کند، و مشاور مسؤلیت داردکه به عنوان امانت دار، از افشای راز زندگی مراجعان، پرهیز کند. اما علی میفرماید:« من کتم الاطباء مرضه خان بدنه» یا حدیثی دیگر: «من كتم مكنون دائه عجز طبيبه عن شفائه» (غررالحکم: 484) هرکه بیماری خود را ازپزشکان مخفی میکند به بدنش خیانت میکند. هرکه راز دردش را مخفی نماید پزشک او، از درمانش ناتوان خواهدشد. تسری حکم روایت در مورد مشاوره، به این است که اولا درمشاوره به درمان بیماری روانی پرداخته میشود، بنابراین، ناتوانی مراجع در حل مشکل، نوعی بیماری است. ثانیا، میتوان با الغا خصویت بیمار و پزشک، از تناسب موضوع و محمول نوعی عمومیت را از روایت، بدست آورد، به این مفهوم که برای حل هرمشکلی راهحلی وجود دارد، دریافتن راهحل نباید، بیمورد مخفیکاری ورازداری نمود، بنابراین مراجع نباید مسایل مربوط به حل مشکل را از مشاور مخفی نماید.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِنَّ الْمَشُورَةَ لَا تَكُونُ إِلَّا بِحُدُودِهَا فَمَنْ عَرَفَهَا بِحُدُودِهَا وَ إِلَّا كَانَتْ مَضَرَّتُهَا عَلَى الْمُسْتَشِيرِ أَكْثَرَ مِنْ مَنْفَعَتِهَا لَهُ فَأَوَّلُهَا أَنْ يَكُونَ الَّذِي تُشَاوِرُهُ عَاقِلًا وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً وَ الثَّالِثَةُ أَنْ يَكُونَ صَدِيقاً مُؤَاخِياً وَ الرَّابِعَةُ أَنْ تُطْلِعَهُ عَلَى سِرِّكَ فَيَكُونَ عِلْمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ بِنَفْسِكَ ثُمَّ يُسِرَّ ذَلِكَ وَ يَكْتُمَهُ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ عَاقِلًا انْتَفَعْتَ بِمَشُورَتِهِ وَ إِذَا كَانَ حُرّاً مُتَدَيِّناً أَجْهَدَ نَفْسَهُ فِي النَّصِيحَةِ لَكَ وَ إِذَا كَانَ صَدِيقاً مُؤَاخِياً كَتَمَ سِرَّكَ إِذَا أَطْلَعْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِذَا أَطْلَعْتَهُ عَلَى سِرِّكَ فَكَانَ عِلْمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ تَمَّتِ الْمَشُورَةُ وَ كَمَلَتِ النَّصِيحَةُ (وسائلالشيعة : ج 12ص 43 باب استحباب مشاورة التقي العاقل) مناسب نیست که مشاوره جز در چارچوب ضوابط خود انجام شود، درغیر این صورت زیانش بیشتر ازسودآن است، این ضوابط عبارتنداز:
1 مشاورعاقل و خردمند باشند
2 آزاده و دیندارباشد؛
3 دوست صمیمی باشد؛
4 رازدار باشد؛
اگرمشاورخردمند باشد ازمشاورتش سود میبری، اگر آزاده و متدین باشد، تمام تلاش خود را برای خیرخواهی توبکار میبندد، اگردوست صمیمی توباشد، اسرار تو را که براو آشکار نمودهای فاش نخواهد کرد، و هرگاه که راز خود را بر او ظاهر ساختی، علم او بر اسرارت مانند علم خودت برآنها ست، در این وقت مشورت به پایان میرسد و خیرخواهی به کمال.
اگرچه در این روایت به ویژگیهای مشاورتوجه شده است اما مشاوره مطلوب، برخاسته از شرایط و ویژگیهای مثبت مشاور، ومراجع است، اسلام، تاکید بر مسؤلیتپذیری هریک از مشاور و مراجع در کارآمدی مشاوره دارد، در روایتی دیگر با عبارت روشنتر با اشاره به ویژگیهای مثبت مشاور، مشاوره مطلوب را ناشی از شرایط درست مراجع و مشاور مطرح میکند:
قَالَ الصَّادِقُ ع شَاوِرْ فِي أُمُورِكَ مَا يَقْتَضِي الدِّينُ مَنْ فِيهِ خَمْسُ خِصَالٍ عَقْلٌ وَ عِلْمٌ وَ تَجْرِبَةٌ وَ نُصْحٌ وَ تَقْوَى فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَاسْتَعْمِلِ الْخَمْسَةَ وَ اعْزِمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ ذَلِكَ يُؤَدِّيكَ إِلَى الصَّوَابِ ( مستدركالوسائل: ج 8 ص: 44 باب 21 ) در مشورت درکارهایت، که لازمه دینداری است باید بامشاور خردمند، دانا، با تجربه، دلسوز و خیرخواه و با تقوا، مشاوره نمایی، اگرچنین مشاوری نیافتی باید خود این پنج ویژگی را بکارگیر و تصمیم بگیر و بر خدا توکل نما بدرستی که تورا به راه صواب خواهد کشاند.
اسلام درتمام امور بویژه درمشاوره، که جریان رشد وتقویت فکر و اراده است، بردو ویژگی بیش از ویژگیهای دیگر تاکید دارد: خردمندی و دینورزی، به همین جهت در روایاتی فراوان، ازمشاوره با افراد ذیل نهی شده است:
امام علی ازمشاوره افراد کودن برحذرداشته است زیرا احمق نمیتواند تو را به خیر رهنمون شود اگرچه اخرین تلاش خودرا برایت بکاراندازد، امیدی نمیرود که بدیی را از تو دورنماید، چه بسا که بخواهد بتو منفعتی رسانداما ناخواسته زیان میرساند، پس مرگش بهتر اززندگی اوست و خاموشی او بهتر از سخن گفتن اوست، دور بودنش بهتر از نزدیک بودن اوست.
وَ أَمَّا الْأَحْمَقُ فَإِنَّهُ لَا يُشِيرُ عَلَيْكَ بِخَيْرٍ وَ لَا يُرْجَى لِصَرْفِ السُّوءِ عَنْكَ وَ لَوْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ رُبَّمَا أَرَادَ مَنْفَعَتَكَ فَضَرَّكَ فَمَوْتُهُ خَيْرٌ مِنْ حَيَاتِهِ وَ سُكُوتُهُ خَيْرٌ مِنْ نُطْقِهِ وَ بُعْدُهُ خَيْرٌ من قربِهِ . (کافی ج2 ص:639)
ازمشاوره با دروغگو باید پرهیز کرد زیرا زندگیت بااو گوارا نشود سخن تو را بدیگران نقل کند وسخن دیگران را بتو آرد هرگاه افسانه به پایان رسد با افسانه دیگر میآمیزد هرگاه سخن راست گوید کسی باورنکند، میانه مردم تخم دشمنی بیافشاند ودر سینهها بذر کینه برویاند پس ازخدا بترسید وخدا را بپایید.« أَمَّا الْكَذَّابُ فَإِنَّهُ لَا يَهْنِئُكَ مَعَهُ عَيْشٌ يَنْقُلُ حَدِيثَكَ وَ يَنْقُلُ إِلَيْكَ الْحَدِيثَ كُلَّمَا أَفْنَى أُحْدُوثَةً مَطَّهَا بِأُخْرَى حَتَّى إِنَّهُ يُحَدِّثُ بِالصِّدْقِ فَمَا يُصَدَّقُ وَ يُغْرِي بَيْنَ النَّاسِ بِالْعَدَاوَةِ فَيُنْبِتُ السَّخَائِمَ فِي الصُّدُورِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ انْظُرُوا لِأَنْفُسِكُمْ» (کافی ج2 ص:639)
براساس سفارش رسول خدا(ص) به امام علی (ع) نباید باانسان بخیل و بزدل وترسو مشورت کرد زیرا انسان ترسوراه نجات وبرون رفت ازمشکل راتنگ میسازد، بافرد بخیل نباید مشورت کرد زیرا او انسان را ازاهداف عالییش بازمی دارد، نباید بافردحریص مشورت کرد زیرااو بدی بخل و ترس را برایت می آراید. ای علی بدان که ترسویی، بخل ورزی و آزمندی غریزه واحدی هستند که منشا گردآوری آنها بدگمانی به خداونداست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ لَا تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرِ الْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ وَ لَا تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّهُمَا وَ اعْلَمْ يَا عَلِيُّ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ (بحارالأنوار :ج 72 ص 101 باب 48المشورة و قبولها و من ينبغي)
امام علی فرمود: «اللجوج لارأی له.» ( غرر و درر، ج1ص:937) انسان لجباز هیچ اندیشه ونظری ندارد،
امام صادق(ع) به یکی ازیارانش به نام عمار سفارش میکند: اگر دوست داری نعمت های خداوند برایت استمرار داشته باشد، دوستی برایت کامل شود، زندگیت بسامان گردد، نباید با افراد بردهمنش، و افراد فرومایه مشورت کنی زیرا اگر آنان را امین قراردهی به تو خیانت میکند، واگر برایت سخن گوید، به تو دروغ میگوید واگرمیل تو را به چیزی جلب کند، تو را خوارسازد اگر به تو وعده دهد، خلف وعده نماید. (وسائلالشيعة ج :12ص:31 باب كراهة مشاركة العبيد و السفل)
بدون تردید ارزش انسانی دراسلام براساس طبقات اجتماعی نمیباشد، بنابراین منع ازمشورت با بردگان، به مفهوم نگاه تحقیرآمیز به طبقه خاص اجتماعی نیست، بلکه این منع ناشی از وضعیت برخاسته از منش بردگی است آنان به دلیل شرایط سخت و ویژهی که بامحدودیت های زیادی همراه است، فرصت کافی برای آموزش و تقویت فکر واندیشه ندارند از این رو هم از نظر شناخت راهحلهای مناسب و هم از نظر قدرت و توان اراده، درسطح مطلوبی قرار ندارند، بنابراین راهحلهای آنان، به رشد وپیشرفت مراجع نمیانجامد، افراد فرومایه صلاحیت برای مشاوره ندارند، زیرا آنان به علت ضعف اراده از فرصتهای آماده برای رشد و پیشرفت خوداستفاده نکرده اند، ازاین جهت دریافتن راهحلهای کارآمد، ناتوان هستند، بنابراین نه توان مناسب درکسب ارزشهای انسانی دارند، ونه اراده در ارایه پیشنهادهای سازنده دارند
اسلام نسبت به تمام مسایل انسانی نگاه جامع وچند سویه دارد، مشاوره که یک پدیده اجتماعی است، کارآمدی صرف آن مد نظر اسلام نیست، بلکه آثار و پیامدهای تربیتی آن در بعد معنوی نیزمورد تاکید اسلام است؛ انسان مومن درعین اینکه در برابر پدیدههای انسانی و اجتماعی باز و منبسط است، نباید نفوذپذیر و منفعل باشد. بنظر میرسد که دو شاخص در مشاوره مطلوب، ازاهمیت بیشتری برخوردار است، وآن دو: دینداری وخردورزی است راز تاکید اسلام بردین ورزی و امانتداری در این است که مشاور ازطریق مشاوره برزندگی مراجع تأثیر مینهد، اگرمشاور دیندار نباشد، دامنه این تأثیر هرگز در نقطه مورد مشاوره محدود نخواهد شد، بیم آن میرود که مراجع در سایر امور تحت نفوذ مشاور قرارگیرد، ازاین رو مراجع مسؤلیت دارد، که درانتخاب مشاور، تنها به تخصص نیاندیشد بلکه با توجه و اخلاص به خداوند، از مشاور امین، دیندار و خردمند بهره گیرد. قرآن در آیه شریفه زمر تشخیص بهترین راهحل را، نشانه خردمندی وراهیافتگی مطرح نموده است:
به بندگانم بشارت ده همان كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نيكوترين آنها پيروى مىكنند آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند. (الزمر:18) ازنظر قرآن بهترین راهحل، توسط موحدان خردمند وصاحبان کردارشایسته ارایه میشود: « وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ» (فصلت: 33)
اسلام بر رشد خرد و جریان تفکر واندیشه اهمیت زیادی قایل است، مهمترین عنصر در مشاوره خردورزی است این ویژگی کارآمدی واثربخشی مشاوره را هدف قرارداده است.مشاوره مطلوب تنها به حل مشکل موردمشاوره، نمیانجامد. بلکه بایدحدی از رشد وکارآمدی به مراجع ارایه شود، که وی جسارت و جرات تصمیمگیری درباره سایر مشکلات خود رانیز پیدانماید، درآیه مبارکه 18 زمر، شیوه برخورد بامشکل را مطرح میکند، درتمام مشکلات راه عقلانی درقدم نخست تشخیص مشکل سپس توجه به راهحلهای گوناگون، سرانجام گزینش خردمندانه یعنی بهترین راهحل وکاربست آن است.
مسؤلیتپذیری وکاربست راهحلهای مشاوره، اهمیت خاصی دارد، اسلام بر الزام مراجع نسبت به پیروی نظر مشاور تاکید دارد، زیرا هدف ازمشاوره حل مشکل مراجع است اگرمراجع در کاربست نظر مشاوراقدام نکند، تمام تلاشها بیهوده و عبث خواهد بود.