| نوع فعالیت | عنوان | سطح برگزاری | نحوه برگزاری | چندمین دوره | مناسبت |
|---|---|---|---|---|---|
| نشست | جایگاه حج در تربیت معنوی از منظر اندیشه اسلامی | حضوری، آنلاین | ندارد |
| نوع همکاری | تاریخ ارائه | نهاد های همکار | محل برگزاری | مدت زمان |
|---|---|---|---|---|
| 1403/03/19 | معاونت پژوهش | کابل / مرکزی | 1 ساعت |
خلاصه گزاش: نشست علمی تحت عنوان جایگاه حج در تربیت معنوی از منظر اندیشه اسلامی در دانشگاه جامعه المصطفی(ص) نمایندگی افغانستان برگزار شد. نشست با تلاوت از قرآن کریم توسط آقای ذکریا فصیحی آغاز شد و دبیر علمی آقای محمد رفیع صدیقی در نخست از کارشناس نشست آقای محمد عارف صداقت در مورد جایگاه حج از منظر معنوی پرسید و در پاسخ سوال آقای صداقت چنین فرمود:
معنویت کلمه عربی و مصدر جعلی و اسم مصدر است و در فارسی به معنای معنوی بودن است (دهخدا، 1373، مادة معنویت). در عربی این ساختار به کار نرفته بلکه به جای آن معنوی استفاده گردیده که منسوب به معنی از ریشه عنی گرفته شده است و به معنای آشکار کردن چیزی است که لفظ آن را دربر دارد. وقتی گفته شود، عنت القربه منظور این است: مشکی که آبش را آشکار کرد و از آن جمله است عنوان الکتاب (راغب اصفهانی، 1412 ق. / 1992 م. ص591). در فارسی معادل حقیقی، راست، اصلی، ذاتی، مطلق، باطنی و روحانی، در مقابل لفظی، مادی، صوری و ظاهری به کار رفته است که فقط بهوسیله قلب شناخته میشود و زبان را در آن بهرهای نیست (دهخدا، 1373، مادة معنوی و معنویت). در زبانهای اروپایی و در بستر مفهومی مسیحی معنویت spirituality نامیده شده است و تعریف آن شامل طیف وسیعی است مانند: عالیترین رابطه انسانی، جستجوی یک معنای وجودی، بعد متعالی انسان، نظرات و رفتارهای شخصی که حس تعلق به یک بعد متعالی یا چیزی فراتر از خود را بیان کند. (عباسی، و دیگران، 1393، ص15).
واژه معنویت spirituality (معنویت) از کلمه لاتین spiritus به معنای نَفَس مشتق شده که آن نیز خود از spirare به معنای دمیدن یا نفس کشیدن مشتق میشود. در ترجمههای لاتین عهد جدید spiritualis یا شخص معنوی به کسی گفته میشود که زندگی او را روحالقدس نظم میبخشد، یا تحت تأثیر قرار میدهد. واژه spiritualties (معنویت)، حداقل از اوایل قرن پنجم به کار میرفته و مدت طولانی همین معنای ناشی از کتاب مقدس را حفظ نموده است. از آغاز قرن دوازدهم، این واژه آرامآرام معنای ضمنی با کارکرد واقعی روانی به خود گرفت که در مقابل جسمانیت یا مادیت قرار داشت. در این میان، بهزودی معنای دیگری سر برآورد. طبق این معنی، معنویت، افراد یا املاک منسوب به کلیسا را معین میکرد. این واژه در قرن هجده و نوزده رو به افول گذاشت و تنها در قرن بیستم دوباره در معنای اصلی دینی یا عبادی خود آشکار گشت. واژه یادشده را که عمدتاً نویسندگان فرانسوی دوباره رواج دادند، بهتدریج در مجموعه گستردهای از صورتهای ویژه به کار رفت. امروزه حتی برای نشان دادن شاخهای تحقیقی از علم کلام یا تاریخ ادیان به کار میرود (آذربایجانی و سالاری فر و رحیمی نژاد، 1384، ص255).
البته ضروری است میان دو معنویت باS بزرگ SPIRITUALITY و معنویت با s کوچک spirituality تمایز قائل شد. تفاوت میان دو واژه آن است که معنویت با S بزرگ شامل موجودی مقدس یا واقعیت غایی میشود. حالآنکه معنویت با s کوچک چنین نیست. معنویت با S بزرگ دارای سه بعد است:
معنا: معنویت همچون مذهب شامل جستجوی معنا و هدف به شیوهای است که به وجودی مقدس یا واقعیت غایی ارتباط پیدا میکند. معمولاً این امر پاسخی به معنای زندگی چیست؟ نمیدهد؛ بلکه غالباً موجب پاسخ به این سؤال میشود چطور دیدگاه من در مورد وجود مقدس یا واقعیتی غایی به زندگیام معنا میبخشد؟ معنا ممکن است دربرگیرنده اصول اخلاقی و ارزشهای متعالی نیز شود بهخصوص که چنین جنبههای زندگی سرچشمه گرفته از دیدگاهها نسبت به وجودی مقدس یا واقعیت غایی است.
تعریف تربیت معنوی. با توجه به تعریف تربیت و معنویت، تربیت معنوی، یکی از ساحتهای تربیت است که با رویکرد مقایسهای میان دینی و غیردینی بهصورت کلی حداقل دو معنی استخراج میشود که عبارتاند از: 1. تربیت خدا گرا (انتظامی، 1395، ص 52). 2. هر نوع تربیتی که در زندگی معنایی را در نظر گرفته باشد چه در آن خدا گرایی باشد یا خیر. در نگاه اول (تربیت خدا گرا) تربیت معنوی عبارت است از: زمینهسازی برای شکوفاسازی و تعالیبخشی نیازها و ظرفیتهای معنوی متربیان در چارچوب شریعت و آمادهسازی آنان برای طی کردن مراحل سیر و سلوک و رسیدن به معرفت الله و شهود حق. (شاملی و دیگران، 1393، ص 425)
در میان کسانی که با دید دوم درصدد تبیین معنای تربیت معنوی برآمدهاند، اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف نظر و تنوع آرا به دلیل وجود معناهای گوناگون، به ترکیب «تربیت معنوی»، معنای خاصی میبخشد و در شکلگیری چرایی و چگونگی آن، تفاوت ماهوی ایجاد میکند. هند (2003) در مقالهای با عنوان معنا و مفهوم تربیت معنوی، سعی کرده است تحلیل فلسفی از مفهوم تربیت معنوی ارائه دهد که ماحصل آن یک نظام طبقهبندی منطقی از ترکیب کلمات معنویت و تربیت شکل داده و سرانجام، چهار معنا را برای تربیت معنوی بیان کرده است: 1. تربیت بر اساس اصول معنوی؛ 2. تربیت روح انسان؛ 3. تربیت در یک فعالیت معنوی؛ 4. تربیت در یک گرایش یا حالت معنوی. بدین ترتیب، تربیت معنوی ـ که در بعد شناختی بر بینشها، در بعد عاطفی بر گرایشها و در بعد عملی بر فعالیتهای خاص استوار است ـ در همه ابعاد زندگی انسان، تأثیر میگذارد و به نظر میرسد تربیت معنوی به لحاظ گفتمان عصر معنویتگرایی بیش از سایر عناوین تربیت مدنظر قرار میگیرد و در قالب تربیت دینی بیشتر نمود پیدا خواهد کرد (مرادی، سیدکلان، عیاری، 1393، ص 121 و 122).